* اسمش کیم هانیله . حواستون باشه اون نشانداره ولی نشانش روح مرده هست . میتونه هممون رو با خاک یکسان کنه ولی نزارین این اتفاق بی افته .
ادرس رو برای فرمانده ی تیم میفرستم .
زنده بیارینش و ... سعی کنید نمیرین .*
بکهیون با جدیت نقشه رو به افراد روبه روش گفت و بقیه بعد از دریافت محل مورد نظر راهی شدن .
* میخوای چیکارش کنی ؟*
چانیول از بکهیون پرسید .
*کاری که باید بکنم . ازش بازجویی میکنم .*
*نمیکشیش ؟*
بکهیون چند دقیقه مکث کرد ولی جوابی نداد .
* فقط دعا کن بتونیم بگیریمش .*
.
.
.
کلافه کتش رو روی زمین انداخت و خودش رو پرت کرد روی تخت .
اهی کشیدوچند بار پاهاشو رو تخت کوبوند .
شاید اگه فقط چند ثانیه زودترتصمیم گرفته بود میتونست اون چند نفر رو نجات بده .
اون جون وو عوضی ...
با صدای زنگ در پاشد و درو باز کرد ولی قبل از اینکه بفهمه چی شده چند نفر ریختن سرش و پخش بر زمینش کردن .
* کیم هانیل . شما به جرم همکاری با دشمن قسم خورده ی نشاندار ها ، توسط سازمان YMB دستگیر میشید .*
این اخر کار بود نه ؟
نشاندار ها به خاطر قتل هایی که انجام داده بودش میکشتنش .
همیشه همینطور بوده .
چیووک هم همینکارو میکرد . از بچگیش بهش گفته بودن که نشاندارا ادم های بدین .
پس یعنی چیووک میومد که از دست این اوم بدا نجاتش بده یا میزاشت به حال خودش بمیره .توی کل راه تا سازمان هانیل به این مسئله فکر میکرد که چند درصد احتمال داره که چیووک بیاد دنبالش کنه .
وقتی به سازمان رسیدن ، بدون هیچ وقفه ای هانیل رو دسبند زده شده به اتاق بازجویی بردن .
بعد از چند دقیقه یه پسر تقریبا قد کوتاه وارد اتاق شد .
*کیم هانیل ... ۲۴ ساله ... عجیبه که نشانداری ولی هنوز زنده ای ... اونم تو اون جهنم دره .*
سوهو خیلی خونسر شروع کرد و طرف دیگه ی میز نشست .
" تا حالا این جنبه ی سوهو هیونگ رو ندیده بودم !" سهون از پشت شیشه ی اتاق با تعجب گفت .
* سوهو هیونگ کلا ادم مهربونیه حتی با کسایی کهمیان اینجا ولی توی کارش خیلی جدیه *
لوهان با لبخند گفت .
* و همینطور خیلی سکسی *
با این حرف کریس خرکسی که لبخندی داشت ، لبخندش محو شد و پوکر فیص به ریس زل زد .* رابطه تو با جیووک چی بودش ؟ بابات بود ؟ داداشت بود ؟فامیلت بود ؟ شایدم شوگر ددیت بود ؟ یا شایدم تو فاکر بادیش بودی ؟*
هانیل روشو برگردوند ولی حرفی نزد .
چرا حرف نمیزد ؟
اون که الان میتونست کمک کنه .
میتونست قبل از اینکه دیر بشه یه کاری بکنه که بعدا حسرتش رو نخوره .
ولی نمیتونست . واقعا میخاست حرف بزنه ولی خبر نداشت که چیووک خیلی وقته که کنترل ذهتش رو به دست گرفته .
* اگه حرف بزنی باهات مهربون میشم . ولی حرف نزنی اتفاق خوشایندی نمی افته دختر جون .*
سوهو اروم گفت .
هانیل بازم هرفی نزد .
سوهو اهی کشید
*چند دقیقه اینجا تنها یمون شاید نظرت عوض شد . اها در ضمن فکر فرار هم به سرت نزنه . اینجا عمرا بتونی از نشانت استفاده کنی .*
سوهو اینو گفت و بیرون رفت .
VOUS LISEZ
♣️The Sign♣️
Fanfictionthe sign کامل های اصلی : چانبک ، هونهان کاپل های فرعی : کریسهو ، کایسو نویسنده : endless ژانر : اسمات ، کمدی ، ماورائی ، جنایی "چی میشه اگه دوسم داشته باشی ؟" "بهت عادت میکنم ، خیلی زیاد . و خدا هم ازم میگیرتت . میگن اگه کسی ر دوست داشته باشی خدا...