🔱سلام :)
🔱تیسا صحبت میکنه.🔱چندتا نکته هست که باید اشاره کنم:
⚫1) فیک در مورد خون آشام و گرگینه نیست و فکر نکنید ومپایریه.
⚫2) این فیک تم تاریکی داره و اگه کسی هستین که اگه اتفاق دارکی توی فیک بیفته، تا یه ماه عر میزنن(مثل خودم✋😒 ولی باز انقد روانی ام که میخونم فیک هایی که هشداااار میدن رو...)؛ نگی نگفتی.
⚫3) فیک بکیول هستش و اگه یه چانبک شیپر متعصبید که اگه جایی چانیول، فاکره دنیا و آخرت نباشه، اونجا رو به آتیش میکشید و هـــمـــیـــشـــه یه بکهیون کوچولو با پنتی صورتی میخواین؛
پس پلیز با خوندن این فیک نه خون خودتونو آلوده کنید نه خون منی که باید هیت هاتون رو تحمل کنم.
(*بر فرق سر خود میکوبد...)⚫4) حس میکنم انقد از اولش اعلام خطر کردم الان همه می گرخید😂😂😂
اونقدرا هم وحشتناک نیست👿(اگر هم باشه عادت میکنید...👿👿👿👿)
خوشحالم که در کنار این روانی هستین👿
بوص بوص💀❤💀❤
YOU ARE READING
《Whores Don't Cry》
Fanfiction《فـاحـشـهها گـریـه نمیکنن》 _چرا منو نمـیکشـی...؟ +صدای جیغ و فریادهات برام خیلی جذابتر از طـعـم گوشت بدنته. _برای چی..داری این کارو باهام میکنی...؟ +چون دیدن درد کشیدنت..وقتی که ساعتها بعد از بازی و شکنجه همچنان ناله میکنی، دیوونم میکنه. اشـک داغی...