تهیونگ:*با ترس.*
تهیونگ:ه...هیونگ...
جین:چه مرگته داری با ترس میلرزی؟؟انگاری زامبیا حمله کردن.*خنده شیشه پاکنی*
یونگی:*در حالی که از پنجره به بیرون نگاه میکنه.*
یونگی:اوه از کجا فهمیدی که زامبیا حمله کردن؟؟
جین:
جین:چی؟؟؟
تهیونگ وجیهوپ:*پس میفتن.*
🧟♂️
تهیونگ:*با ترس.*
تهیونگ:ه...هیونگ...
جین:چه مرگته داری با ترس میلرزی؟؟انگاری زامبیا حمله کردن.*خنده شیشه پاکنی*
یونگی:*در حالی که از پنجره به بیرون نگاه میکنه.*
یونگی:اوه از کجا فهمیدی که زامبیا حمله کردن؟؟
جین:
جین:چی؟؟؟
تهیونگ وجیهوپ:*پس میفتن.*