رپرلاین:* وسط یه جلسه سری و فوق مهم در حد مرگ و زندگی.*
رپرلاین:*به توافق نمیرسن و اسلحه های گندشون رو از زیر میز خارج میکنن و سمت رقیب میگیرن.*
رپرلاین:*در همون لحظه صداهای کیوتی میاد.*
تهیونگ:*با بیخیالی از کنار مردای گنده و مسلح رد میشه و ترسیده سمت یونگی که دوتا کلت گرفته میره و پاش رو بغل میکنه.*
تهیونگ:ددی زیر تختم یه هیولا هست.
رپرلاین:*چندثانیه سکوت ایجاد میشه و خیلی سریع اسلحه هاشون رو ناشیانه پشت کمرشون مخفی میکنن.*
یونگی:اوه عزیزم...بیا بریم اون هیولای بد رو بکشیم...دلت یکم کوکی با شیر میخواد؟؟