تهیونگ:خوش به حالت...
جین:اوه منظورت فیس جذابمه؟؟اره خودمم میدونم.
تهیونگ:
تهیونگ:نه منظورم اینه که تو از یونگی بزرگتری و وقتی به عنوان یه هیونگ ازش چیزی بخوای حتما بهت میده.
جین:
جین:فقط بگو چی شده؟؟
یونگی:*در حالی که یه خرس زمستونی بزرگ و زنده توی بغلش گرفته وارد میشه.*
یونگی:بیا جناب کیم...راضی شدی؟؟
تهیونگ:نه خیر...من صورتیش رو میخواستم.
یونگی:من این همه راه رفتم قطب جنوب فقط همین یکی رو پیدا کردم.
جین:
جین:لعنت بهتون دارید در مورد یه خرس گشنه حرف میزنید نه یه لباس.*نکته اموزشی:مواظب حیوانات باشیم تا منقرض نشن.*