27❣︎

2.2K 436 243
                                    

Jungkook:

داخل تالار اصلی بودم و با حرص شاهد دخترایی بودم که دور تهیونگ جمع شده بودند و باهاش صحبت میکردند.

از صبح که پامون رو داخل تالار گذاشته بودیم تا الان که وقت شامه و همه تو تالار دوباره جمع شدیم،تقریبا بیشتر دخترای مدرسه پابه پای تهیونگ میومدند و یه لحظه ام تو کلاسا تنهاش نمیزاشتند و تنها کسی که این وسط حرص میخورد من بودم.

از طرف دیگه جیهوپ و جین مدام با نیشخند بهم نگاه میکردند و تیکه مینداختند.

تهیونگ به سمتم برگشت و با دیدن نگاه خیرم چشمکی سمتم فرستاد که روم رو ازش گرفتم و ناخوداگاه چشمم به سهون افتاد و با دیدن خیره بودنش روم،با تعجب ابروی بالا انداختم.

سری به نشونه ی احترام براش تکون دادم که واکنشی نشون نداد و منم بیخیالش شدم.

تا اون لحظه به حرفای جین و جیهوپ واکنشی نداشتم که با شنیدن حرف جین ابی که میخوردم داخل گلوم گیر کرد و
کم‌مونده بود خفه بشم.

به سمتش برگشتم:

_الان چی گفتی؟

جیهوپ به جای جین به سمتم برگشت:

_باورت نشد؟منم باور ندارم،مطمئنم از خودش درآورده وگرنه کی میاد به این گوسفند پیشنهاد بده.

جین گوش جیهوپ رو محکم پیچید و با حرص گفت:

_اولا گوسفند خودتی،دوما من چمه مگه؟خیلیا آرزوشونه خوشتیپی منو داشتن،با اختلاف خیلی زیاد آیدول مدرسمون منم.

بدون توجه به بحثشون سمت جین گفتم:

_یعنی باور کنم فلورا بعد از تموم شدن مسابقش،تو رو یه گوشه گیر انداخته و ازت خواسته باهاش قرار بزاری؟

جین لبخند مغرورانه ای زد و درحالی که دستاشو داخل جیب شنلش میزاشت و خودش رو روی صندلیش ول میکرد،گفت:

_البته که باید باور کنی،حقیقتا خودم تعجب نکردم،به هر حال جذابیته دیگه،کاریش نمیتونم کنم،دوستداشتنیم دیگه!

پشت بندش خنده ی بلندی کرد که توجه میز کناری رو جلب کرد.

به سرعت حالت صورتش رو پوکر کرد و این باعث شد خنده ای روی صورتم بیاد.

_خب چی بهش گفتی؟

جین با حالت متاسفی گفت:

_اگه روی اون قد دراز بی خاصیت کراش نداشتم،دوست دختر خوبی میشد.کی بدش میاد همچین دختری باهاش دوست باشه؟

جیهوپ_با شناختی که من از تو دارم،این زبون درازت فقط پیش ماست،پس در نتیجه وقتی تو اون موقعیت قرار گرفتی فقط مثل یه گوسفند سرت رو انداختی پایین و فرار کردی.

جین چشماش رو تو حدقه چرخوند و در حالی که بلند میشد و چنگال کنارش رو برمیداشت گفت:

_چند بار بهت بگم بهم گوسفند نگی؟میخوای همین گوسفند اون زبون درازتو بکنه تا حساب کار دستت بیاد؟

𝐌𝐚𝐠𝐢𝐜𝐚𝐥 𝐋𝐨𝐯𝐞Where stories live. Discover now