°☆park jimin & kim taeyung☆°

2.3K 240 25
                                    

" وقتی بزرگ بشی دوست داری کجا کار کنی هیونگ؟" ادمک عروسکی رو به دست پسر مو بلوندی که کنارش نشسته بود دادو منتظر نگاهش کرد.

پسر بچه ادمک رو از دستش گرفت و به چشم های عسلیش خیره شد و درحالی که لبخند پر رنگی میزد گفت:
" من میخوام یه قهرمان بشم که جون ادما رو نجات میده! "

" جیمین شی ، ما که نمیتونیم قهرمان بشیم چون ابر قدرت نداریم! یه چیز دیگه انتخاب کن." با خنده درحالی که ادمک چوبی بتمن رو از بین اسباب بازی ها بیرون میکشید گفت.

جیمین نگاهی به عروسکی که توی دستش بود انداخت و لب زد:
" پس پلیس میشم! یه پلیس قوی که بتونه با همه ادم بدا بجنگه و اونارو دستگیر کنه! .....تو چی؟"

تهیونگ تیله درخشانش رو به چشم های پسر دوخت و با هیجان زمزمه کرد:
"خلافکار جیمینا ، من دلم میخواد بزرگ ترین و خطرناک ترین رئیس مافیایی باشم!"
تهیونگ طوری این جملات رو به زبون میاورد که به راحتی تسلیم خواسته های احمقانه و ابلهانه اش میشدی...
صدای صحبت های کودکانه و پر هیجانشون تمام فضای مهد کودک رو پر کرده بود.
انگار تنها پنج ساله های این مکان بودن که میتونستن انقدر راحت و کامل در باره شغل ایندشون صحبت کنن و البته نسبت به بچه های دیگه خیلی با هم صمیمی تر بودن!

جیمین اخم تصنعی کردو گفت: " ولی اگه من دستگیرت کنم اونوقت چیکار میکنی؟ "

لبخند پهنی زدو با شجاعت زمزمه کرد: " اونوقت من میکشمت تا نتونی دستگیرم کنی!"

○۲۰ سال بعد○

۲۷ ژانویه سال ۲۰۱۷
اداره اگاهی سئول ، بخش تجسس ، اتاق کنفرانس.

" فعالیت گروه های مافیایی بندر تقریبا راکد و قابل کنترل شده اما متاسفانه یکی از این گروه های مافیایی همچنان سرسختانه داره به کارش ادامه میده ، شیوه کارشون به اندازه ای تمیز و مرتبه که برای بهترین افسر های ما هم پیدا کردن سر نخی از اینکه رئیس این گروه خطرناک و البته زیرک چه کسیه ، خیلی سخت بوده." نفس عمیقی کشید و ادامه داد:
" از این رو ما فعلا نظارت بر روی گروه های دیگه رو کنار میزاریم و با همه ی قوا برای دستگیر کردن رئیس مافیای بندر سئول وارد ماموریت خطرناکی میشیم!
کسی با این موضوع مشکلی نداره؟"
دست به سینه درحالی که نگاهشو بین همه افراد حاظر در اتاق میچرخوند پرسید.
خارج نشدن صدایی از جانب افراد داخل سالن کنفرانس به این معنی بود که همگی موافق انجام این عملیات محرمانه و البته خطرناک هستن ، به هر حال این گروه مافیایی که اسم خودشو مافیای بندر گذاشته بودن خیلی زیرک و اب زیرکاه بودن به طوری که تو هیچ کدوم از جنایاتشون ردی ازشون به جا نمونده و و حتی پلیس کوچک ترین حدسی راجب چهره یا شخصیت رئیسشون نداشت!
و همه ی این ها باعث شده بود که جدید ترین اما باهوش ترین عضو گروه تجسس حسابی به این موضوع علاقمند بشه!
●●●●

𝗪𝗶𝘀𝗵𝗲𝘀 𝗟𝗶𝘀𝘁Where stories live. Discover now