Ep07

1.3K 321 119
                                    


^حمام سلطنتی^

به آرامی، در را باز میکند و وارد میشود.
اولین چیزی که با آن روبه روی میشود، راهروی طویلی ست، که به هر دو سمت راه دارد.

به سمت راست قدم بر می‌دارد. کمی که میرود، با چهار در روبه رو میشود.

روبه‌روی اولین در می‌ایستد و دستانش را دراز میکند تا درها را باز کند.
اما دستش روی دستگیره دایره‌ای فلزی متوقف میشود.

صدایی باعث میشود تا دستش را برگرداند.

-اهههههه سرورمممم.... اممممم

قلبش به شدت می‌تپد. با استرس و آرامی به سمت سومین در میرود، اما نیازی به باز کردن در نبود، چون در تماما بسته نشده بود و قسمتی از آن باز بود.
با کمی چشم ریز کردن و دقت دادن همه آنچه پشت در قرار داشت دیده میشد‌.

آنچه مشاهده میکرد باعث پیچش معده اش میشد و باعث میشود به سرعت دستش را روی دهنش بگذارد.

🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸🔶🔸

زن به سمت جلو خم شده بود، دستانش را روی لبه‌ی چوبی وان گذاشته بود.
مردی که جین احتمال میداد، امپراتور باشد، از پشت به او چسپیده بود.

کمرش عقب جلو میشد و دستانش روی سینه های زن بود، با لبهایش نیز زن دیگری را میبوسید.

زن دوم، دست راستش روی پایین تنه ‌ی زن اولی و دست چپش روی پایین تنه خودش بود.

زن اولی به آرومی می‌لرزد و ناله میکند.

مرد از او بیرون میکشد و به سرعت وارد زن دومی میشود.
با سرعت و قدرت داخل زن میکوبد.
زن دستش را روی دهنش گذاشته بود تا جیغ نزند، یا مارکی روی بدن شاه نگذارد.

همه‌ی اینها تا جایی ادامه داشت تا شخص چهارمی به جمع آنها اضافه شد.

یک مرد.

شاه با پوزخندی از زن بیرون میکشد و به سمت آن مرد میرود. از دور چهره اش مشخص نبود. اما از اندامش معلوم بود که پسر جوانی ست.

مرد دستش را سمت هانبوک مشکی پسر میبرد و آنرا با عشوه از تنش بیرون میآورد.
لبش را به گردنش میرساند و محکم او را میگزد.

لباسش را از تنش بیرون میآرود و بدون آماده کردنی، عضو سخت شده اش را وارد آن پسر میکند.

پسر با درد فریاد میزند.
اما فریادش چندان طول نمیکشد که با دهنش شاه بسته میشود.

𝑆𝑒𝑎𝑡ℎ 𝑌𝑜𝑢𝑟 𝑆𝑤𝑜𝑟𝑑.  𝑁𝑎𝑚𝐽𝑖𝑛 𝑌𝑜𝑜𝑛𝑀𝑖𝑛Where stories live. Discover now