(Don't forget vote and cm)
.
.
.
.
.
.
.
.با استرس و دست پاچگی به سمت پسرک رو به روش که داشت با چشمای قهوه اییِ کنجکاوش بهش نگاهش میکرد برگشت و همزمان که دستشو پشت سرش میبرد کامل به سمت زین برگشت.
زین نگاه خیرشو از روی لیام برنداشت و گفت
" اینجا چیکار میکنی؟"
لیام ةب دهنشو به آرومی قورت داد و سعی کرد لرزش صداشو مخفی کنه.
_" عام.. دنبال دسشویی بودم..دسشویی پائین پر بود."
توجیح وار گفت و زین تنها آهانی از دهنش خارج شد و سرشو به سمت اتاقش برگردوند و به اون اشاره کرد
" اونجاست. از مال من استفاده کن"
لیام باشه ایی گفت و به سمت اتاق بزرگ زین قدم برداشت و هنوز دوقدمی اتاق بود که بار دیگه با صدای زین از رفتن ایستاد
" راستی.."
لیام با شَک سرشو برگردوند و منتظر به زین نگاه کرد
" هنوزم.. ازون رول ها داری؟"
لیام زبونشو روی لب پائینش کشید و جواب داد
"عام.. جور میکنم برات.."
زین لبخند محوی زد و گفت
" خوبه پس شب همونجای قبلی میبینمت"
لیام سری تکون داد و راه نیمه موندشو به سمت اتاق زین رو از سر گرفت و زین هم جلو اومد و به چهارچوب در اتاق خودش تکیه زد.
دلش نمیخواست لیامو تنها بذاره..!
لیام هم به آرومی داخل شد و هنوز حضور زینو پیش خودش حس میکرد.
جلو تر رفت و نگاهی گذرا به اتاق شلخته و شلوغ زین انداخت و گیتار قدیمیه گوشه اتاق که زیر یه عالمه خرتو پرت بود توجهشو جلب کرد!
با دقت جلو رفت و به سیم های پاره شده گیتار چشم دوخت.
سر انگشتشو با لطافت تمام روی اونها کشید و صدای کم و گوش خراشی تولید شد...
بدون اینکه به سمت زین برگرده گفت
" اینا چرا پاره شدن؟"
زین شونه ایی بالا انداخت و همزمان که جلو میومد گفت
" داستانش طولانیه.."
لیام آهانی گفت و عقب رفت
" پس گیتار میزنی.. یا درسته که بگم .. میزدی!"
ESTÁS LEYENDO
[•••Two Ghosts•••] [ Z.M][L.S][N.Sh]
Fanfic[ما بِه تَن دوئیم وَ اَندَر روح یِک.....!] . . . . . .