¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
☄شرط آپ 15ووت☄ تاکید میکنم اگه 15 ووت نشه دیگه آپ نمیکنم چون بین کسایی که میخونن و کسایی که ووت میدن خیلی اختلاف هست پس یه ستاره دادن ساده فکر نکنم خیلی سخت باشه..!
🗡Part : 16🗡 💄هرزه ی قاتل..!💄
لونا یه شاخه جعفری برداشته بود و جلوی دماغ لوهان گرفته بود و اذیتش میکرد و خودش و کریس هم میخندیدن
*یا..ل..لونا نکن..دماغم میخاره نکن بچه الان دستمو میبرم با توام..*
همینجوری که داشتن تو سر و کله ی هم میزدن صدای زنگ در خونه اومد
*کریس منتظر کسی بودی؟؟*
*اوه نه..من دستم بنده لوهان میری ببینی کیه؟*
لوهان چاقو رو روی میز گذاشت و سمت در خونه رفت و بازش کرد...لوهان با دیدن شخص مقابلش شوکه شد و بی دلیل قلبش شروع کرد محکم کوبیدن..
*سلام لوهان..*
*اا...اوه سهون؟*
*اوم..میتونم بیام تو؟*
لوهان نمیتونست کلمه ی دیگه ای بگه زیر دلش خالی شده بود و خشکش زده بود..اون اینجا چیکار میکرد؟؟ باهاش چیکار داشت؟ کریس این طرف که تعلل لوهان رو دید دستاش زو خشک کرد و سمت در رفت و لونا هم پشت سرش..دوتاییشون با دیدن سهون کمی عقب تر از لوهان خشکشون زده بود..لونا که سریع شناختش بدو سمت اتاق سوهو رفت
*س..سوهویا..*
سوهو عینکش رو درآورد و از پشت میز بلند شد و با تعجب به لونا نگاه کرد..
*چیشده لونا؟؟ اتفاقی افتاده؟*
*اون مرده اومده...من ازش میترسم سوهوو..*
*کی اومده عزیزم هوم؟؟ من و کریس و لوهان پیشتیم از چی میترسی؟؟*
*همون داداش الکیه..*
با خارج شدن این حرف از دهن لونا بلافاصله یه اسم تو ذهنش جرقه زد و رنگش پرید
*اوه سهون!؟*
دست لونا رو گرفت و سریع از اتاق بیرون رفت.. کریس بعد دیدن سهون اونم تو دو قدمی لوهان انگار زنگ خطر مغزش فعال شده باشه سریع تو یه حرکت مچ دست لوهان رو کشید و پشت خودش برد و با جدیت تو صورت سهون نگاه کرد
