¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
این پارت رو به دقت بخونید کلی ووت و مخصوصا نظر میخوام😁🖤💜🖤💜 🗡Part : 26🗡
🔞سکس در وان🔞
وان حموم کامل پر از آب شده بود و با شامپو بدنی که سهون بهش اضافه کرده بود کف کرده بود به اتاق برگشت و جسم نیمه لختش که روی ولیچر بود رو بغل کرد و داخل حموم برد لوهان به شدت سرش رو تکون میداد و نمیخواست اون حمومش کنه میخواست گریه کنه که با حرکت ناگهانی سهون نفسش بند اومد.. لوهان رو روی سکوی کنار وان نشوند و خودشم همه ی لباساش رو درآورد..همش رو...
اگه میخواست فقط بشورتش پس چرا لخت شده بود چرا چرا ... با چشمای گرد و سوالی بهش خیره شده بود ولی پسر بزرگتر قصد زدن هیچ حرفی رو نداشت لوهان رو بغل کرد و میخواست داخل وان بره.. چرا انقدر بدن سهون سرد بود..؟ داخل وان دراز کشید و لوهان هم روی خودش نشوند جوری که عضوش کامل زیر پسر بود ولی اون نمیتونست حسش کنه...برای چند لحظه چشماشو بست و منتظر موند تا بدنش کامل گرم بشه..اشتباه محض کرده بود تو اون سرما بدون لباس مناسب نصف ظرف بستنی رو خورده بود و نیم ساعت نشسته بود..اگه سرما شدیدی بخوره قلبش تحت فشار قرار میگرفت..
با تکونای ریز لوهان چشماشو باز کرد و مقابلش دو جفت تیله ی مشکی لرزون بود معلومه که اونجوری باید احساس خطر میکرد..لبخند کمرنگی بهش زد و خودشو یکم جلوتر کشید و محکم بغلش کرد
وقتی منظورش رو از اون کارا فهمید زد زیر گریه..حتی تصور اون روزا اون لمسا و اون کار ، وحشتناک بود آروم بین بازو های سهون اشک میریخت پیش کسی که خودشم یه روز بهش تجاوز کرده بود ولی پس چرا از اون بدش نمیومد...؟ حداقل نه به اندازه ی پدرش... با بوسه ی آرومی که سهون پشت موهاش کاشت نفسش برای لحظه ای رفت.. ^^ دیگه یادش رفت برای چی داشت گریه میکرد ..بوسه هاشو آروم شروع کرد تا پایین کمرش
*حسش میکنی..؟*
لوهان آروم سرش رو تکون داد ولی وقتی دید دست سهون سمت روناش میره هیچی حس نمیکرد صرفا فقط با دیدن متوجه کارش میشد
