راهروهای سرد پزشک قانونی از سردخونهای که جسد پدرخواندهی مافیا رو نگه داشته بود، سردتر بودن. هالوژنهای پر نور تک به تک توی سقف راهرو پراکنده شده بودن و فضا رو به ازای روشن کردن، بهقدری تاریک، مخوف و دلمرده میکردن که منجر میشد حضار ناخواستهی اون ساختمان منزجرکننده، حسی مشابه به آرمیدن توی قبر داشته باشن.
دادستان کل بعد از رؤیت قامت رنگپریده و چهرهی کبود عاری از حیات پارک جیمین، به حال ناخوشایندی دچار شده بود. درد سر پر از فکرش دوباره در قالب نبض شقیقه اعلام حضور کرده بود اما با این وجود که که اینبار به خاطر دستگیری مافیا نه، بلکه برای آیندهی یک مجرم بیگناه ایفای نقش میکرد.
لمس دستی توجه مرد رو از آیندهی نامشخص و نگرانکنندهی یونگی به جهان فانی منحوس معطوف کرد. سرش رو بالا آورد؛ حال اونهو از اون ناگوارتر به نظر میرسید چون به عنوان رئیسپلیس ایستگاه مسئول پروندهی پارک، بیشتر از وونهو مورد بازخواست رسانهها قرار میگرفت. مثل نخ باریکی که برای باز کردن گرههای تنیدهی اون تقلا میشد اما سختتر از قبل گرهها رو کور میکرد، مشکلات این پرونده رفتهرفته غیر قابل گشایشتر میشدن.
_یه درگیری لفظی ساده که منجر به چاقوکشی و زخم کاری شد. طبق گزارشهای پزشکی، تا زمان رسیدن آمبولانس و منتقل شدن به اورژانس بیمارستان خون زیادی از دست داد برای همین فرصت نجات زندگیش رو از دست دادن.
وونهو چنگ محکمی به طرههای کمپشتش زد. چشمهاش از سر عجز و کلافگی پوشش ضخیم مشکی به تن کردن. ایکاش به جای یک بنبست، به دوراهی برخورد کرده بود چون توی اون وضعیت، تنگنایی پیشِ روی همه بود که تمام اونها رو توی یک مخمصهی نفوذناپذیر گرفتار میکرد.
_علت مرگ اون مافیا الآن اهمیتی نداره رئیس چویی. عواقب ناشی از مرگ پارک مهم هستن. یک درصد؛ با زنده بودن پارک یک درصد شانس بیشتری برای اثبات بیگناهی یونگی داشتیم اما الآن پر رنگترین فرصت رو از دست دادیم.
صدای خواهرزادهش شنیده شد که از دایی کوچیکتر پرسید: شما ملاقات مین یونگی رفتید؟ میدونید الآن در چه حاله؟
اونهو خطاب به سوکجین پاسخ داد: در اثر افت فشار خون به درمانگاه زندان منتقل شد. براش مسکن تجویز شده ولی پزشک زندان میگفت این حالت اکثر اوقات به خاطر شوک زیاد به شخص دست میده.
افسر کیم از دادستان کل که همچنان در حال تقلا برای سازمان دادن به افکارش بود، پرسید: قربان؟ با درخواست دادن برای دادگاه تجدید نظر و رفع اتهام از جانب دادستانی راهی برای آزاد شدن دادستان مین نداریم؟
ESTÁS LEYENDO
Godfathers | YoonMin
Fanfic┊Fic Name➺ Godfathers 🎲 ┊Main Couple➺ YoonMin ┊Sub Couple➺ VKook, NamJin ┊Genre➺ Crime, Thriller, Erotic, Angst, Smut ┊Telegram➺ BTSGALAXYIR ┊Summary↴ سیاستهای خاص مرد مقید قانونی مثل مین یونگی تغییر ناپذیر بودن. اون به تمام مظنونهای پروندهش به...