« تشکری بیپایان به خود مدیونم؛
به کسی که بودم،
کسی که زندگی کرد،
با اینکه نمیخواست! »
مگان دیواین
***
هوا سرد بود؛ البته نه برای مرد با جذبهای که روی یک صندلی مخملکوبشده نشسته بود و همزمان با مرتب کردن کت خوشدوخت فاخرش، یک فنجون دمکردهی بابونه مینوشید. مردِ پر ابهت با اکراه، انزجار ولی خونسردی داشت به طعمهی حقیر مقابلش نگاه میکرد. یقیناً تمایلی نداشت جناب دادستان سابق اون رو توی چنین حالتی نظاره کنه در نتیجه به اتفاق محافظها سپرده بود تا دو برادر برای عیادت والدینشون از عمارت قدیمی خارج بشن.
تاریکی محیط روی خفقانآوری اون تأثیرگذار بود ولی هدف از انتخاب انبار عمارت قدیمی برای بازجویی مظنون خائن، محیط سرماگیر اون بود که فضا رو علاوه بر مهلک بودن، به یخبندان مبدل میکرد. یک خائن جاسوس سزاوار چنین شکنجهای بود؛ به خصوص زمانی که این خبط بزرگ رو در حق پدرخواندهی خاندان پارک مرتکب میشد.
مرد از شدت مقابله در برابر شکنجههای سخت توی خون خودش غوطهور بود. مدام سرفه از سینه از دست میداد و به جای هوای آلودهای که توی ریههاش تجمع کرده بود، به سوزناکترین حالت ممکن خون نشخوار میکرد.
سرتاسر بدنش به ردهای دردناک شلاق مزین بودن به نحوی که یقین میرفت تا تقرب به مرگ، احساس زجر میکرد. هدف همین بود؛ زجر دادنِ یک خائن خاطی! شخصی که به خاطر فریب مقداری پول، تعهد قلبی، لطفهای بیکران و چشمداشتهای ولیِ نعمت خودش رو از یاد میبرد، بهتر بود زجر بکشه!
سرمای استخونسوز انبار نه تنها جیمین بلکه جونگکوک رو هم به لرزه در آورده بود در نتیجه به طور حتم در منجمد کردن مغز استخون مظنون خیانتکار، داشت به نحو احسنت عمل میکرد. پارک هر چند به خاطر سرمای سوزآور محیط کمی سردش شده بود ولی به لطف گرمای چای بابونه داشت با آرامش، شکنجه شدن اون ابله رو تماشا میکرد؛ کسی که اگه اون خبط نابخشودنی رو مرتکب نشده بود، یونگی دلبندِ جیمین توی امنیت تضمینشدهای قرار میگرفت.
پدرخوانده همزمان با گوش سپردن به ضجههای دردآور و فریادهای حنجرهسوز قربانی شکنجه، فنجون چای بابونهش رو به دست پیشکارِ سمت راستش سپرد.
در عوض یک نخ سیگار طلب کرد. حین قرار گرفتن نخ بین لبهاش، نگه داشته شدن شعلهی فندک زرنشان زیر توتون و دم گرفتن از فیلتر سیگار برای مشتعل شدن نخ، نیمنگاهی به مشاورش انداخت که با خشمی بیپایان لولهی کُلتش رو توی دهن خائنِ خاطی فرو میبرد تا اون رو بابت خیانت بزرگش به پدرخواندهی خاندان مؤاخذه کنه.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Godfathers | YoonMin
Hayran Kurgu┊Fic Name➺ Godfathers 🎲 ┊Main Couple➺ YoonMin ┊Sub Couple➺ VKook, NamJin ┊Genre➺ Crime, Thriller, Erotic, Angst, Smut ┊Telegram➺ BTSGALAXYIR ┊Summary↴ سیاستهای خاص مرد مقید قانونی مثل مین یونگی تغییر ناپذیر بودن. اون به تمام مظنونهای پروندهش به...