توضیحات تکمیلی برای پنج قسمت اول

120 23 15
                                    

سلام به دوستان عزیزم! پدرخوانده‌ی پدرخوانده‌ها این‌جاست با یه تحلیل اساسی در رابطه با اتفاقاتی که طی این پنج پارت افتادن. می‌خوایم با هم‌دیگه تمام روادید پیچیده‌ی این داستان رو تا این‌جا کنار هم‌دیگه بچینیم و با هم‌دیگه راجع بهشون صحبت کنیم. خب؟ بریم؟

اول از همه، از نقشه‌ی پارک جیمین و مشاورش جئون جونگ‌کوک شروع می‌کنیم:

سؤال: چرا جیمین به جای فرار کردن و پنهان شدن، به شکل یک پیرمرد تغییر شکل داد و توی عمارتش موند؟

پاسخ: هدف اصلی جیمین پنهان کردن آزمایشگاه ساخت کوکائین ۱ به ۱ (۵۰ درصد) از دیدگاه پلیس و دادستانی بود چون پلیس با فاش شدن محموله‌ی سلاح گرمش در بندر اینچئون، یقیناً حکم بررسی و تفتیش تمام املاکش رو به‌دست می‌آوردن پس باید مواد مخدر خودش رو پنهان می‌کرد بنابراین در ابتدا به شکل کانگ به‌یونگ تغییر هویت داد و اجازه‌ی تفتیش عمارت سابق پارک جیمین رو صادر کرد و بعد آزمایشگاه رو به اون مکان منتقل کرد تا پلیس و دادستانی دیگه هیچ‌وقت اون رو کشف نکنن. از زبان یونگی هم به دلیل این امر پرداختیم ولی در کل دلیل این کار، پوشش دادن محصول کوکائین خالص توسط ظاهر یک پیرمرد معصوم. بی‌گناه بود، بدون این‌که پدرخوانده‌ی ما ترس از فاش شدن هویت داشته باشه یا برای مخفی شدن از دست پلیس و دادستانی تلاش کنه.

سؤال: چی باعث شد جیمین و جونگ‌کوک به فکر برنامه‌ریزی چنین نقشه‌ای بیوفتن؟

پاسخ: یقیناً شما تا به الآن متوجه هوش سرشار و زیرکی زبون‌زد دادستان مینِ عزیز ما شدید. مرد نفس‌گیر و جذابی که یک مانع سخت و بزرگ برای پیش‌روی نقشه‌های جیمین تلقی می‌شد بنابراین تصمیم گرفت با برنامه‌ریزی یک نقشه‌ی هوشمندانه و پیچیده، با یک تیر دو نشون بزنه! جیمین و جونگ‌کوک با اعلام کردن دادستان مین به عنوان هم‌دست خودشون، تصمیم گرفتن هم اون رو پشت میله‌های زندان گرفتار کنن و هم جیمین رو وارد یک محیط پر از جرم و جنایت کنن تا یک مرگ غیر شک‌برانگیز رو به نمایش بذارن. زندان یقیناً مکانی پر از تبه‌کار، قاتل و متجاوزهایی هست که هم‌چنان دست به جرم و جنایت می‌زنن بنابراین مرگ یک زندانی دیگه در چنین محیطی قابل انتظاره پس هیچ‌کس به مرگ پدرخوانده‌ی مافیا شک نمی‌کرد و جیمینِ ما به راحتی می‌تونست توجه عموم، رسانه‌ها، دادستانی و پلیس رو از روی خودش برداره تا به راحتی به روند کارهاش رسیدگی کنه. پس هدف اصلی جیمین رفتن به زندان برای جعل کردن یک مرگ قابل انتظار و دور از شک بود و از طرفی، دادستان مین رو از سر راهش کنار زد تا مانعی برای نقشه‌هاش نباشه اما امان از دل رئیس مافیایی که درگیر دادستان مین شد و همه چیز رو خراب کرد.

سؤال: چرا جیمین یونگی رو از زندان آزاد کرد؟

پاسخ: مهم‌ترین و مشهودترین دلیل، حضور زن مکار و حیله‌گری به اسم هان گااین یا مادر جیمین بود که اگه متوجه می‌شد یونگی به ناحق در بند اسارت گرفتار شده، اون رو با وعده‌ی آزادی و امنیت خانواده یقیناً به سمت خودش می‌کشوند و خانواده و عزیزان دادستان رو تهدید می‌کرد پس جیمین یونگی رو از زندان آزاد کرد تا دستِ مادرش رو تا حد امکان از دادستان مین کوتاه کنه. یقیناً همه‌ی ما متوجه شدیم دلیل خاصی نداره یک مافیا این‌قدر برای یک دادستان و مرد مقید قانون دلواپس و نگران بشه مگر این‌که دلش رو بهش باخته باشه یا اون دادستان، فرد مهمی برای پدرخوانده‌ی مافیا باشه. پس یکی دیگه از عناصر مهم دلیل آزادی یونگی از زندان، اهمیت اون برای جیمین بود.

سؤال: چرا مادر جیمین قصد کشتن پسر خودش رو داره؟

پاسخ: به این پرسش در پارت‌های پیشِ رو پاسخ خواهیم داد که مربوط می‌شه به گذشته‌های‌ دور هان گااین با جیمین و پدرش.

سؤال: نقش جانگ هوسوک توی این داستان چیه و چه گذشته‌ای با جیمین داشته؟

پاسخ: در حال حاضر دستِ جانگ هوسوک عزیز ما از داستان کوتاهه و هیچ نقشی رو این بین ایفاء نکرده ولی به زودی قدم پر شکوهش رو شامل حال داستان ما می‌کنه و به روایت "پدرخوانده‌ها" زندگی و روح دوباره‌ای می‌بخشه! هوسوک گذشته‌ای پر فراز و نشیب با جیمین داشته که به مرور ازش پرده‌برداری می‌کنیم. درست مثل گذشته‌ی گااین با پسرش.

سؤال: وقتی که جیمین اسم مادرش رو از شناسنامه‌ش حذف کرده، چه‌طور گااین می‌خواد صاحب اموال و قدرت پسرش بشه؟

پاسخ: در قسمتی از پارت ۲_۵ اشاره کردیم گااین نمی‌تونه جیمین رو بکشه بلکه ازش اخاذی می‌کنه. به این معناست که مادر جیمین، به پسرش برای واگذار کردن تمام اموال و قدرت اون به خودش، احتیاج داره. تا جیمین نخواد، اموالش به مادرش واگذار نمی‌شن در نتیجه هان گااین از جعل مرگ پسرش و تهدید اون به افشاء مرگ تقلبی‌ش سؤاستفاده می‌کنه تا واگذاری تمام اموال و قدرت اون رو به‌دست بگیره.

سؤال: مادر جیمین به یونگی چه احتیاجی داره؟

پاسخ: یونگی چه در زمانی که دادستان بود، چه حالا که از شغلش استعفاء داده، به‌خاطر هوش سرشارش با فاش کردن هویت کانگ به‌یونگ، تبدیل به یک مُهره‌ی مهم برای مادر جیمین شد چون با دستگیر کردن جیمین، به گااین نشون داد بر علیه جیمینه و برای زمین زدنش امکان داره راضی به شراکت بشه. مین یونگی به عنوان یک شخص باهوش و زیرک، یقیناً می‌تونه برای هان گااین و منافعش نقش مهم و پررنگی داشته باشه پس اگه دادستان مین به درخواست مادر جیمین جواب رد بده، امنیت خانواده‌ش در خطر میوفته. مسلماً زمانی که دادستان بود، کارایی بیش‌تری برای بانو هان داشت ولی حالا تنها ابزار مهم و پر کاربردش، هوش نفس‌گیرشه!

سؤال: آیا نیاز بود جیمین این‌قدر خودش رو برای کنار زدن یونگی از سر راهش به زحمت بندازه؟

پاسخ: هدف اصلی جیمین کنار زدن یونگی از سر راهش نبود؛ ورود به زندان برای جعل مرگش بود چون بعد از مصادره شدن محموله‌ی سلاح گرمش در بندر اینچئون، باید به نحوی برای ادامه دادن به معامله‌ها و جبران ضررهای بزرگش، توجه عموم و رسانه‌ها رو از خودش کنار می‌زد که با وجود شاهدهای پرونده و مدارک بی‌شمار، سخت و غیر ممکن بود پس راهی جز جعل کردن مرگش به طرز غیر قابل شکی نداشت.

سخن آخر: هم‌چنان رازهای زیادی برای پرده‌برداری و شخصیت‌های بسیاری برای ورود به داستان ما وجود دارن ولی تا این‌جا، سعی کردم اتفاقات مهم رو تا حد امکان برای شما تحلیل و استدلال کنم تا شک و شبهه‌ای براتون باقی نمونه یا پرسش بدون پاسخی ایجاد نشه. اگر باز هم احساس کردید سؤال یا ابهامی در روند داستان براتون ایجاد شده، می‌تونید توی گپ رمز و نظرات گلکسی بپرسید و من هم پاسخ‌تون رو خواهم داد.

Godfathers | YoonMinحيث تعيش القصص. اكتشف الآن