سلام!
کاور عکس قسمتی از دخمه ی مردگان پاریسه. دیوار هاش از استخون جنازه های واقعی ساخته شده و فضای متروکه ای داره. (بقیه ی توضیحات توی پارت هست)
بفرمایید چپتر جدید❤---------------------------------
همونطور که کنار تریشا راه میرفت و گهگاهی به صحبت های یاسر با پائولین گوش میداد، سؤالش رو پرسید.
ز: دخمه چجور جاییه؟
تریشا مثل هربار که با شنیدن سؤال های زین ذوق میکرد دستاشو توی هوا تکون داد و با لبخند جواب داد.
ت: نمیخوام سورپرایزو خراب کنم، خودت ببینیش هیجان انگیز تره، فقط در این حد بدون که دخمه ی مردگان پاریس یکی از مشهور ترین جاهای جهانه!!
جیکوب دستش رو زیر چونهش کشید.
ج: باز خوبه نگفت یکی از تسخیر شده ترین جاهاس
ت: و قطعا یکی از تسخیر شده ترین جاها!
زین سعی کرد خندشو بخوره وقتی جیکوب بی حوصله آه کشید.
ج: خب معلومه
وقتی از مترو پیاده شده بودن زین متوجه پلاکاردی که روش نوشته بود ۱۴e شد. روی دیوار یه ساختمون بود و شماره ی محله ای که توش قدم میزدن رو نشون میداد.
همونطور که جلو میرفتن و زین دنبال چیزی شبیه قبرستون میگشت، پرده اطرافش موج برمیداشت و ضرب آهنگش از قلب تا پاهاش حرکت میکرد. صدای وجود اشباح هرلحظه بلندتر میشد اما زین چیزی جز ساختمون های بلند توی اون خیابون نمیدید و این متعجبش میکرد.
یاسر و تریشا، پائولین و فیلمبردار ها جلوی کلبه ی کوچیک سبز رنگی ایستادن و به همین ترتیب زین و جیکوب هم همینطور.
زین لب هاشو روی هم فشرد و فکر کرد توی این کلبه بیشتر از دو سه تا تابوت جا نمیشه. این دخمه ی مردگان بود؟!
تا اینکه چشمش به پلاک مسی ای افتاد که با میخ به چوب رنگ شده کوبیده شده بود:
ورودی دخمه ی مردگانز: عجب! فکر میکردم دخمه ها بزرگتر از اینا باشن
یاسر یکی از کتاب های راهنماشو درآورد و نقشه ی پاریس رو به زین نشون داد که خطوط قرمز رنگی روی اون بود.
ی: البته که هستن
زین حالا کم کم متوجه شده بود. حالا دلیل نوسان پرده که به پاهاش فشار میاورد رو فهمید. دخمه ها توی کلبه نبودن، دخمه ها زیر پای اونا بودن. درواقع زیر پای خیلی از مردم بودند. تونل های پیچ در پیچی که زیر پوسته ی شهر به این طرف و اون طرف کشیده میشدن.
علامتی که روی دیوارِ کنار در بود نشون میداد دخمه ها تعطیلن.
ج: ای وای بد شد که! پس مجبوریم یه روز دیگه بیایم
YOU ARE READING
The Crypt Of The Deads [Z.M]
Fanfiction«دخمه ی مردگان» خوردن کروسان و تماشای برج ایفل کنار معشوقت لذت بخشه، ولی اشباحی که زیر شهر پاریس، توی دخمه های زیر زمینی کمین کردن واقعا خطرناکن. -Ziam Version- #2 in scary #3 in ziam