تموم مدت کار فکرش مشغول حرفای جیمین بود، درسته که نمیتونست جون خانوادشو در خطر بندازه.. اما جیمین چی میشد..؟
خب خانوادش قاعدتا باید براش ارجحیت میداشتن ولی اخه اینجوریم درست نبود.. بود؟ساعت کاریش تموم شده بود و همونجوری که جیمین گفته بود داشت میرفت به اتاقش
تقه ای به در زد و بعد از بفرمایید گفتن جیمین وارد اتاق شد
با دیدن جیمینی که بین انبوهی از پرونده روی زمین نشسته و داره با دقت و کلافگی اونارو برسی میکنه لبخندی زد و به طرفش رفت+اوه اومدی؟ به این زودی ساعت ۸ شد؟
خیلی خب.. بشین اینجا تا من اینارو جمع کنم و بعدش برم لباسامو عوض کنم تا بریم یه جایی-کجا
جانگکوک ابرویی بالا انداخت و پرسید+حالا میفهمی.. جای بدی نیست
جیمین گفت و با عجله مشغول جمع کردن برگه های آشفته روی زمین شد-بذار من جمع کنم برو لباساتو عوض کن
جانگکوک رو به جیمین گفت و دستشو سمت برگه ها برد+گفتم نمیخواد! قهوه میخوری بگم برات بیارن؟
جیمین درحالی که مشغول جمعآوری برگه ها بود نیم نگاهی به کوک کرد و پرسید و کوک در جوابش شونه ای بالا انداختآخرین برگه رو برداشت و به سمت میزش رفت و برگه هارو تو گاوصندوق زیر میزش گذاشت و بعد از قفل کردنش تلفن رو برداشت
+خانوم مین لطفا یه قهوه بیارید اتاق من، با شکر باشه، ممنون.
+من میرم لباسامو عوض کنم توام قهوتو بخور و اگه میخوای بری سرویس بهداشتی، اون گوشهست یکم زیاد تو راهیم، بعدا اذیت نشی
جیمین گفت و سمت در کوچیکی که گوشه اتاقش بود و به یه اتاق دیگه باز میشد رفت و واردش شدکت و شلوار رسمیشو با یه تیشرت مشکی و شلوار چارخونه عوض کرد و دستمال گردن قرمزی به گردنش بست
+خب عالیه
در حالی که خودشو تو آیینه نگاه میکرد گفت و موهای قهوه ایشو مرتب کرد و از اتاق بیرون رفت+بیا اینارو بپوش فکر کنم اندازت باشن.
کوک نگاهی به تیشرت و کت شلوار چرمی اسپورت که جیمین تو دستش بود انداخت و ابروشو بالا داد-برای چی؟!
+گفتم که میخوایم بریم جایی، با لباس کار که نمیتونی بیای، اگرم همینجوری راحتی مشکلی نیست، من برای راحتی خودت گفتم.
-باشه میپوشم.. چرا زود گارد میگیری؟!
+چرا فکر میکنی گارد میگیرم؟ فقط گفتم اگه دوست نداری بپوشی اجباری نیست.. نمیخوام به کاری مجبورت کنم.
-باشه.. کجا عوض کنم؟
+همینجا عوض کن دیگه!
-نمیشه که
YOU ARE READING
❕Vietato❕
Fanfictionچی میشه اگه پسر تخس رئیس جمهور کشوری که همجنسگرایی توش رسما ممنوعه، عاشق بادیگاردش بشه؟ 🚫ژانر: درام، اسمات، رمنس، جنایی 🚫کاپل: کوکمین @minblume :نویسنده ❗️این فن فیک همش نوشته خودمه، لطفا این فیک رو هیچ جای دیگه اپلود نکنید❗️