❕Part 14

1.6K 271 117
                                    


با چهره جدی و لبخند کمرنگی وارد رستوران مجللی شد که پدرش میز رزرو کرده بود

+به نفعته که اومده باشی و منو منتظر نذاری!
زیر لب زمزمه کرد و به طرف گارسونی که انگار سمتش بالا تر بود و یه جورایی بیشتر ناظره رفت

+میز رزرو داشتم

-اوه.. آقای پارک؟

+درسته!

-ما..مایه افتخاره که رستوران مارو انتخاب کردین.. بـ..بفرمایید.. همراهتون منتظرن

+خوبه
جیمین پوزخندی زد و همراه گارسون راه افتاد

سالن اصلی و رد کردن و وارد قسمت وی‌آی‌پی رستوران شدن که سالن اصلی رستوران که خیلی مجلل بود باید در برابر زرق و برق این یکی سالن تعظیم میکرد

با دیدن جنی از دور، یه ابروشو بالا داد و پوزخندی زد

از وقتی یادش میومد اون دختر همیشه موهای لخت مشکی داشت و‌هیچوقت موهاش از سر شونش بلند تر نبود

جنی موهاشو پشت گوشش داده بود و گیره سر نقره ای براقی گوشه موهاش زده بود و گوشواره الماسش به خوبی چشمک میزد

رژ قرمز پررنگی زده بود و لباس ساتن مشکی پوشیده بود

با همون پوزخند و قدمای محکم به طرف میز حرکت کرد

+اوه کیم جنی
رو برو میز وایساد و به جنی که سرش پایین بود گفت

-جیمین!!!
جنی که تازه متوجه حضور جیمین شده بود لبخند گشادی زد و گفت

+میبینم که چقدر زیبا شدی
جیمین بعد از سفارش غذاها با حفظ پوزخند رو لباش گفت و صندلیو عقب کشید و روی صندلی نشست

-اوه.. توهم..یعنی تو هم جذاب تر شدی و..و خیلی هم مهربون تر!

+لطف داری جنی عزیزم
جیمین با پوزخند گفت و دست جنی و گرف و بوسه‌ای روش زد و جنی به طور واضحی تو پوست خودش نمیگنجید

-خب راستش من اصلا فکر نمیکردم که.. یعنی قبول کنید که با من قرار بذاری

+چرا نباید بخوام با بانوی زیبایی مثل تو قرار بذارم عزیزم؟

-اوه.. نمیدونم پارک

+نگران چیزی نباش عزیزم ما قراره رابطه طولانی و قشنگی باهم داشته باشیم
جیمین گفت و پوزخندی زد و با اومدن غذاهاشون صحبتشون ادامه پیدا نکرد

❕Vietato❕Where stories live. Discover now