_چیییییییی؟!!!!!
*هئین درحالی که سعی میکرد خندشو کنترل کنه سعی کرد جلوی دهن لیسارو بگیره تا جیغشو خفه کنه*
+زهرمار چخبرته ... خودتو کنترل کن
_از کی؟ چه مدته؟ چرا به من نگفتی؟
+خودمم نمیدونم لیسا .. اصلا نمیدونم ..
فقط به خودم اومدم و دیدم دلم میخواد بیشتر از یه دوست منو ببینه ... دلم میخواد اونم همونقدر به من فکر کنه که من بهش فکر میکنم*هئین خودشو انداخت رو تخت و غمگین به سقف زل زد*
+نمیدونم چیکار کنم ...
* لیسا بالشتش رو تو بغلش چپوند و با ذوق و لبخند کش اومده کنار هئین نشست *
_خب الان بگو چی فکر میکنی راجبش؟
و اینکه میخوای چیکار کنی؟
میخوای اعتراف کنی؟
*قیافش مضطرب میشه*
نهههه نگو که میخوای اعتراف کنی...+نمیدونم ...
دارم میترکم
این روزا همش به همه ی خاطراتی که باهم داشتیم فکر میکنم...
یادته وقتی تازه از دهکده ساحلی اومده بود و رستوران و باز کرده بود؟ .. اونموقع فکر میکردم چقد پسر خوب و دوست داشتنی و بامزه ایه ...
*قیافش مچاله میشه و خجالت میکشه*
ولی الان همش فکر میکنم چقد مردونه و قوی و جذابه ..._وای ... یا مثلا اونموقع ها که نمایش بازی میکردی و توی بار مست شده بودی و کلی ارایش کرده بودی پیدات کرد؟ ... بعدش با یه دست بلندت کرد و انداخت رو دوشش *دستاشو میزاره رو صورتش*
خیلی خیلی حرکت هاتی بود*هئین با یاداوری چیزی میزنه زیر خنده و به زور تعریف میکنه*
+یادته .. یه بار .. نامجون ... فکر کرده بود جونگکوک اومده بهش اعتراف کرده و عاشقش شده ... ولی جونگکوک ... عاشق کارگر نیمه وقتش شده بود ... نامه رو اشتباهی داده بود .. وای_ اره ... احمق دیوونه ... کل زندگیش افتضاح به بار اورده ...
+ولی لالیسا ... به هیچ وجه نمیتونم قبول کنم نامجون با یه دختر دیگه قرار بزاره .. دیوونه میشم
_عجیبه ... با اینکه جونگکوک خیلی دور و برشه خوبه اصلا تاثیر نذاشته روش ...
تاحالا قرار گذاشتنشو ندیدم ...+خب نامجون از ما خیلی بزرگتره .. و خب سنتی تر فکر میکنه همیشه و یه جورایی عاقل تره .. *هیع میکشه و دستاشو رو لپاش میزاره*
نکنه ... رابطه بعدیش ازدواج باشه؟*لیسا صورتشو میکنه تو خرس و جیغ میزنه و مشت های پی در پی به هئین میزنه*
_تا ازدواااجم بهش فکر کردیییییی؟!+ اروم باش دیگه توام .. چخبرته ..
نخیر .. اصلا فکری نکردم ..
نمیدونم ..
لالیسا گوش کن ..
*بلند میشه و میشینه و با یه انگشت عینکشو میده بالا و با حالت تحدید به لیسا اشاره میکنه*
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...