*جونگکوک با استرس به کارگر هایی که در حال چیدن گل ها و میز ها بودن نگاه میکرد و جیمین با پاهاش روی زمین ضرب گرفته بود و منتظر جواب دادن تلفن بودن که صدای کیوت دختری از تلفن پیچید*
_ 911 ، مورد اورژانسیتون چیه؟
+ ام .. چیز ..سلام
_سلام .. مورد اورژانسیتون چیه؟
*جونگکوک هول کرد*
+چیزه خب ..
*جیمین صداشو صاف کرد و نیشش وا شد*
جیمین: حالا حتما باید اورژانسی باشه؟
_این خط برای همین ساخته شده .. متاسفم اگه مشکل اضطراری براتون پیش نیومده مجبورم قطع
*جونگکوک ضربه ای به جیمین زد و گوشی رو به سمت خودش کشید*
+گم شدن مورد اورژانسی حساب میشه؟
_فرد گمشده کیه؟ شما یا؟
جیمین: من که خیلی وقته خودمو گم کردم ول..
+یکی از دوستانمونه *وارد کردن مجدد ضربه به جیمین
_خب لطفا ارامشتونو حفظ کنید.. از کی گم شدن؟
جیمین: نه بابا ما ارومیم
+راستش امروز عروسیشه و کلا دیده نشده امروز.. اخرین بار دیشب بود و گوشیش هم خاموشه
_اسمشون چیه؟
جیمین: من پارک جیمین هست..
*جونگکوک با پاش جیمین رو از صندلی پرت کرد*
+کیم نامجون .. بیست و هشت سالشه
_شماره ی کارت شناساییشو دارید؟
+نه والا
_از همسرشون میتونید بپرسید؟
جیمین: عمرا مگه از جونمون سیر شدیم
_یعنی ایشون هنوز خبر ندارن؟
+نه ..
_خب بهترین و اولین کار اینه که بهش خبر بدید
*جونگکوک به جیمین نگاه کرد*
...
_الو .. با منی؟
جیمین: من که با شمام
_من به مرکز اطلاع دادم .. اگه شماره کارت شناسایی رو پیدا کردید تماس بگیرید
جیمین: ببخشید خانومه... اسمتون چی بود؟
_شرمنده این جزئی از قانون شرکته که نباید اسممون رو بگیم
جیمین: ای بابا هرچی دختر قانونیه ام گیر ما میفته
_ببخشید؟
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...