سخن نویسنده :
سلام بچه ها !
توی این کانال تلگرام تیزر فیکشن و چیزایی که براش درست کردم و گذاشتم دوست داشتین سر بزنین *-*
@killmehealme_sulli********
هئین در حال عکس گرفتن از خودش و دریا بود
نامجون برای اخرین بار حرف های توی ذهنش رو مرور کرد
دیگه نمیتونست هیچ موقعیتی رو از دست بده ..
دسته گلی که به سفارش جونگکوک برای هئین چیده بود رو محکم تر توی دستش فشار داد و چند بار نفس عمیق کشید
باورش نمیشد ..
یعنی داشت اتفاق می افتاد؟
بالاخره واسه چند ساعت تونسته بود شر جونگکوک و لیسا رو کم کنه
الان وقتش بود ...
نامجون ادم اینکارا نبود . نه رمانتیک بازی بلد بود نه تاحالا دوست دختر داشت
اما برای هئین فرق میکرد .. برای اون نهایت تلاششو میکرد که حداقل همچین ادمی به نظر برسه*به سمت هئین رفت*
_سلام نامی .. خوب شد اومدی
من کلی عکس گرفتم ولی تو جنگل عکس ندارم میشه چند تا ازم بندازی؟ ترسیدم تنهایی برم+اوه .. اره حتما
امم ... بیا این گلا رو هم بگیر .. واسه تو_اومو ..
خیلی قشنگن نامی
با همینا ازم عکس بنداز*نامجون : اره .. من دارم از درون متلاشی میشم و الان وقت عکس گرفتنه*
_فقط .. یه جوری بنداز قدم بلند بیفته مثل لیسا *ژست گرفتن*
+قدت عالیه چرا میخوای بلند باشی
*نامجون روی زمین نشست و به عقب خم شد تا از هئین عکس بگیره و همین حرکاتش باعث شد هئین بزنه زیر خنده*
_یاا .. چیکار میکنی ..
+ببین خیلی حرفه ای انداختم
*هئین دسته گل رو به سمت اسمون گرفت و یه عکس هم از اون انداخت و گوشیش رو خاموش کرد و دور و برشو نگاه کرد
تازه فهمید تو چه جای قشنگی از جنگل با نامجون قرار گرفته*_وای .. این .. خیلی زیباست
*نامجون فرصت و غنیمت شمرد
الان وقتشه !*+ هئینا ..
_هوم؟
+چند وقتیه که .. یعنی ... باید یه چیزی بهت بگم ...
*هئین از طرز صحبت نامجون کنجکاو شد*
_راحت باش بگو .. چیزی شده؟
+نه .. چیزی نشده
میدونی هئین
من .. هیچوقت خانواده یا دوستی نداشتم
توی کل زندگیم بزرگترین ریسکم اومدن به سئول بود
و خب اونجا .. برای اولین بار با تو دوست شدم .. حتی نفهمیدم این دوستی چطور اتفاق افتاد چون از من بعید بود ..بعد از اون .. تو همیشه بودی
موندنم توی سئول ، رستوران باز کردنم و هر کاری که میخواستم بکنم
تو اونجا بودی که ازم حمایت کنی
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...