هئین: ... لیسا مطمئن باشم مواظب خودت میمونی؟
_هئین ... دوباره شروع نکن
انگار تو سئول تو دست منو میگرفتی از خیابون رد میکردیهئین: اخه همین الانشم ..
کلی دلم برات تنگ شده .._هئین میخوام بدونی که ...
به خودمون افتخار میکنم که اینقدر بزرگ شدیم
و کارای بزرگی انجام میدیمهئین: لیسا ...
*لیسا سعی کرد بغضشو کنترل کنه و برای اینکه هئین صدای غمگینشو نشنوه خندید*
_خیلی زود همدیگرو میبینیم باز ..
اره ..
اصلا من کلی کار دارم سئول ..
زود زود میامهئین: خب قول بده
هئین: فقط .. قول بده مواظب خودت باشی .._باشه دیگه چند بار میگی
من مواظب خودم و جونگکوک میمونم
توهم مواظب باشهئین: دلم برات تنگ میشه .. هم اتاقی
*لیسا که بغض کرده بود نتونست بیشتر از این حرف بزنه*
_خب دیگه من باید قطع کنم .. رسیدم زنگ میزنم ..فعلا *قطع کردن تماس*
*لیسا دستی به موهاش کشید و چند بار نفس عمیق کشید
پیام هاشو باز کرد و آدرسی که از چانیول گرفته بود رو دوباره چک کرد
ذوق عجیبی درونش و فرا گرفت و با چمدون هاش راه افتاد ***********
جونگکوک: پاشو برو در و باز کن
*سه تا پسر با شلوار های راحتیشون تو نشیمن جلوی تی وی پخش شده بودن و گیم مورد علاقشون و بازی میکردن و ظرف های کثیف و اسنک و اشغال میوه و بطری های خالی سوجو دورشون و احاطه کرده بودن
جونگکوک پاشو دراز کرد و به رون جیمین کوبید*
جونگکوک: مگه با تو نیستم
*جیمین بدون چشم گرفتن از بازی*
جیمین: خودت برو
جونگکوک: من دونسنگ تو ام
بزرگتر باید در و باز کنهجیمین: به چانیول بگو اونم ازت بزرگتره
جونگکوک: مگه نمیبینی کونش زیر سرمه؟
*چانیول سرش تو گوشیش بود*
چانیول: کون من بالشته؟
اصلا کی گفته بزرگتر باید در و باز کنه؟جونگکوک: من که کوتاه نمیام
اونقد بشینید از گشنگی بمیرید
بدبختا*جیمین پوفی کشید و دسته ی بازی و گذاشت زمین*
جیمین: تقلب نمیکنیا
جونگکوک: مگه من مثل توام؟
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...