Telegram : @killmehealme_sulli
******
هئین با اخم پرید روی تخت و نشست
هئین: واقعا که ... نمیخوای به من بگی چی شده؟
غذا ام که نخوردی*لیسا با صدای گرفته پتو رو بیشتر روی سرش کشید و گفت
_گفتم خودت میفهمی .. ولم کن هئین حوصله ندارم
هئین: اینهمه ساله که من میشناسمت و تاحالا اینجوری گریه نکرده بودی ..
فکر میکنی ولت میکنم؟ یالا بگو ببینم چی شده یعنی چی خودم میفهمم؟*هئین خم شد و سعی کرد پتو رو از روی لیسا برداره که لیسا با لگد از تخت انداختش پایین*
_هئین اصلا حالم خوب نیست
ولم کن
برو وسایلاتو جمع کن*هئین با عصبانیت بلند شد و با انگشتش عینکشو داد بالا و داد زد*
هئین: واقعا که لالیسا
اینهمه مدت داریم زندگی میکنیم اینجوری داری اخرش از من خداحافظی میکنی؟*دستاشو زد به کمرش و خنده ی عصبی کرد*
هئین: منو بگو تو فکر چی بودم
هر لحظه نگران این بودم نکنه ناراحت شی
چیکار کنم که حس نکنی دور شدم ازت
و اینم از این
روز اخر هم خونه بودنمون*نفس عمیقی کشید و ادامه داد*
هئین: میدونی چیه
اصلا اشتباه میکردم که خودمو دوستت میدونستم
من میرم وسایلمو جمع کنم*هئین برگشت بره که وسطای راه صدای خفه ای از زیر پتو درومد*
_هئین ..
هئین: ها
*لیسا اروم پتو رو از روش برداشت و نشست روی تخت
هئین با دیدن بینی و لپا و چشمای قرمز لیسا و گودی زیر چشمش یه هیییع کوتاه کشید و با سرعت سمتش رفت و کنارش نشست و دستشو گرفت*
هئین: چیشده لیسا ...
به من بگو
اخه ... چرا ... اینجوری میکنی؟
بگو هرچی هس یکاریش میکنیم
اینطوری نکن با خودت لطفا*لیسا که دیگه توانی برای گریه نداشت سرشو انداخت پایین و با همون صدایی که از ته چاه درمیومد گفت
_هئین ... جونگکوک داره میره ججو برای همیشه
*هئین با ناباوری چند ثانیه فکر کرد*
هئین: جئون جونگکوک ؟
_اره دیگه چندتا جونگکوک داریم
هئین: خب اونکه باخته بود چطوری ...
_مثل اینکه تیم حریفشون تقلب کرده بود .. نمیدونم دیگه اون روز تو گیم کلاب شنیدم دوستش گفت
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...