*لیسا سرشو چرخوند و دور و برشو نگاه کرد*_چی میگی جونگکوک؟ .. من نمیبینمت
+چطور اینقد زود میرسی همیشه؟
_مگه تو نگفتی پایینی .. خب کدوم جهنمی هستی الان؟
+تو بعد اینهمه سال نفهمیدی وقتی من میگم یه ساعتی قرار بزاریم خودت یه ساعت بکش جلو؟
*لیسا وسط پارک واستاده بود و کلافه دستشو به کمرش زد*
_افتخارم میکنی؟ از بس بی برنامه و بی انظباتی .. من احمقو بگو
+نه .. صب کن ببینم .. تو احمق نیستی
_فکر کردی ادم سالم باهات بیرون میره جونگکوک؟
+راست میگی .. خب چی دوست داری بخوری؟
_من هیچی نمیخورم .. کلی کار دارم .. خودتو زود تر برسون
+دارم سرگرمت میکنم لطفا همکاری کن
_حوصلمو سر بردی
*جونگکوک لهجه ی بوسانی رو فعال کرد*
+چطور همچین حرفی و به من میزنی !
_دیگه قطع میکنم .. بی مزه
*جونگکوک همچنان با لهجه ی بوسانی*
+امروز و قراره با مستر جی کی بیرون بری و از هیجان نمیدونی چیکار باید بکنی نه؟
*لیسا قهقهه شو ول داد*
_دلقک ..
اینقد چرت و پرت نگو و زود باش*لیسا با خنده تلفن و قطع کرد و قدم اول و برداشت که با صدای بوق ماشینی که از پشت سرش بلند شد جیغ بنفشی کشید و دو متر بالا پرید
جونگکوک با نیش تا بنا گوش وا شده عینک دودیشو برداشت و گذاشت روی سرش*
+فرمون و حال کردی؟
*لیسا یه دستش و روی قلبش گذاشته بود و نفس نفس میزد و همچنان با تعجب و چشمای گرد شده ماشین و نگاه کرد
و برقی از تنش رد و با هیجان جیغ زد و دور ماشین چرخید*
_این چیههههههه؟؟!!!
*جونگکوک یه دستشو زیر چونش زد و با قیافه ی مچاله شده به لیسا نگاه کرد*
+دوچرخه
*لیسا دستشو روی دهنش گذاشت و با عشق به ماشین زل زد*
_ .. چقد خوشگله جونگکوک .. از کجا اومده این ؟
+مال پسر عموی چان عه .. بپر بالا
*لیسا با ذوق درحالی که مثل بچه های سه ساله داخل ماشین شد و با نیش باز اجزای داخل ماشین و بر انداز میکرد*
_تو رانندگی ام بلد بودی؟
+پس چی ..
_پس چرا فقط مزخرفاتت و رو میکردی تا الان؟
YOU ARE READING
Kill me Heal me! [Lizkook/Liskook]
Romance[ بکش و خلاصم کن! ] !Kill me Heal me ژانر •°•°• کمدی / عاشقانه کاپل / شخصیت ها •°•°• لیزکوک ( لیسا و جونگکوک )_ هئین _نامجون_جیمین_چانیول_نام جو هیوک خلاصه •°•°• جونگکوک ، خرگوش دیوونه و لیسا ، گربه ی چموش ، استاد روانی کردن همدیگه !!! چندتا دوست صم...