من جدا نمیدونم الان من باید داخل این خونه چه کاری انجام بدم چند هفته دیگه تولدمه و باید برم آزمایشگاه، دلیل حال بد این مدتم نمیدونم جیمین هیونگ هم هیچی بهم نمیگه و نمیزاره که من برم رستوران؛ میگه باید خونه بمونم برای سلامتیم خوب نیست، خب آخه چراااا~
از اینکه داخل اتاق بمونم و هیچکاری نکنم بدم میاد، باید یه فکری بکنم اینطوری نمیشه.
رفتم پایین داخل سالن کسی نبود پس رفتم تا دمبال تهیون بگردم شاید اون کاری داشته باشه ک من بتونم انجام بدم؟!- عام.... تهیون شی؟
داخل اشپرخونه دنبالش میگشتم ک تا شاید پیداش کنم
- خب مثل اینکه اینجا هم نیستشیهو دیدم ی بسته آرد پخش شد تو هوا و تهیون از ی زیری اومد بیرون:/
+ اینجام جانگ کوککک
- عام تهیون شی من میتونم بشنوم نیازی نیستش که فریاد بکشید
+ عا، عاها! اره ببخشید
- عیبی نداره، دارین چیکار میکنین؟+ خب راستش میخواستم کیک درست کنم و همینطور ک میبینی آرد و پاشیدم روی خودم و الان میتونین از خودم کیک درست کنین:>
ی لبخند کوچولو زدم، تهیون شی خیلی بامزن+ خیلی خوشگل و کیوته!
- ها، چی؟!
+ لبخندت، وقتی میخندی خیلی کیوت میشی
تا ب حال کسی ب من نگفته بود ک لبخند خوشگل یا کیوتی دارم و خب این یکم باعث شد ک خجالت بکشم و سرمو بندازم پایین
+ آیگوووو اینگونه نکن با من، من قلب ضعیفی دارمآه اصن من برای ی کاره دیگه ای اومده بودم و دنبال تهیون شی میگشتم
+ راستی چیکارم داشتی ک اومدی دنبالم؟
- خب راستش حوصلم داخل خونه سر میره اگ بشینم فقد داخل اتاق و هیچکاری نکنم، میخاستم بدونم شما کاری ندارین ک من انجام بدم تهیون شی؟
+ میخای کمکم کنب باهمدیگه الان کیک درست کنیم؟
- میتونم•-•؟
+ اره کوچولو صبرکن من خودمو تمیز کنم تا باهمدیگه کیک درست کنیماز بچگیم علاقه زیادی ب آشپزی کردن و شیرینی پزی داشتم و هنوزم دارم ولی خب هیچوقت بخاطر اتفاقاتی ک برام افتاد نتونستم ب سمتش برم...
+ خب بیا ک میخاییم کیک پنبه ای درست کنیم
وانیلی، توت فرنگی یا کاکائویی؟ کدوم مدلشو درست کنیم؟
- فکرکنم وانیلی بهتر باشه چون همه از وانیلی خوششون میاد
+ پس پیش ب سوی عملیات وانیلییی
تهیون شی روحیه خیلی شادی دارن باعث میشه آدم خود ب خود لبخند بزنه زمانی رو که پیششونه دقیقا مثل جیمین هیونگ+ کوکی چهارتا تخم مرغ از تو یخچال در بیار
-چشم
+ خب حالا چهار پیمانه شکر نیاز داریم ولی از اونجایی ک ارباب چیزای شیرین خیلی دوست ندارن سه پیمانه میریزیم
+ پنجاه گرم کره
+ کوکی شیر هم در بیار از تو یخچال و لطفا یک پیمانه جدا کن
- چشم تهیون شی
+یااااا اینقدر بهم نگو تهیون شی احساس پیر بودن میکنم مشکل شما بچه ها با گفتن هیونگ چیههه
- چشم تهیون هیونگ
+ خوبه، حالا دو پیمانه آرد نیاز داریم
+ یک قاشق چایی خوری هم وانیل یا عصاره وانیل
+ عصاره وانیل که میریزیم یکم تلخ میشه پس بهتره از خود وانیل استفاده کنیم(دارم براتون از تجربه های آشپزیم مینویسم )
+ خب دوتا قاشق چایی خوری هم بیکینگ پودر نیاز داریم و به اندازه نوک قاشق چایی خوری نمک
![](https://img.wattpad.com/cover/289749555-288-k389881.jpg)
YOU ARE READING
ℙ𝕒𝕣𝕗𝕦𝕞 ℝ𝕠𝕤𝕖 𝔹𝕝𝕒𝕟𝕔𝕙𝕖༆🤍⛓️
Fanfictionجئون جونگکوک بچه ای که از وقتی به دنیا اومد کسی اونو نخواست و تنهایی بزرگ شد، چی میشه اگه تو اوج بدبختی هاش ی آلفا پیدا بشه که جفتش باشه؟! سرنوشت اونا قراره چجوری پیش بره؟! ژانر: امگاورس، امپرگ، رومنس، ملودرام، فلاف، انگست، اسمات، اسلایسآفلایف،...