چانگبین که از جواب سونگ شوکه شده بود، اشک های اون رو کنار زد و گفت: وقتی گفتم نمیذارم تنهایی از پس این موضوع بر بیای منظورم این بود که هر وقت این حس شروع به نواختن کرد، صدام بزنی تا بیام و کنارت باشم.
تا مجبور نشی توی تنهایی از موجودی که قراره هر روز توی آینه ببینی متنفر شی!
سونگمین چند تا نفس عمیق کشید و اشک هاش بالاخره اجازه دادن حرف بزنه.
-باید ازت متنفر باشم ولی نیستم. حتی خوشحالم که دوباره بهم زندگی بخشیدی تا بتونم لبخند شما سه نفر رو دوباره ببینم.
ولی حتی همین زمان که این حرف ها رو میزنم بار گذشته ای که توی کابوس های نیمه شبم میرقصه رو به دوش میکشم.
نمیدونم به خاطرش چه کسی رو مقصر بدونم.
حتی نمیدونم مقصر دونستن کسی و انتقام گرفتن ازش راه درستی هست یا نه.
ولی بهتر نبود میذاشتی همون موقع باهاش کنار بیام و الان اینطوری به خاطرش درد نکشم؟!
چانگبینی که منتظر بود به خاطر اتفاقات اخیر سرزنش بشه و حالا به خاطر گذشته بازخواست شده بود!
آروم جواب داد: جوابم باز هم همونه. فرقش با الان فقط توی این بود که سونگمین پر انرژی همیشگی تبدیل شده بود به یه عروسک کوکی غمگین.
مثل همون عروسک ها باید کوکت میکردم تا دو کلمه حرف بزنی و بخندی.
داشتی مثل همین الان از درون درد میکشیدی!
چیکار میکردم؟ میذاشتم تمام اون لحظات غمگین و ترسناک گوشه های ذهنت بمونه و هر روز بیشتر از دیروز ذره ذره نابودت کنه؟!
سونگ بعد از شنیدن حرف های چانگبین سعی کرد موقعیتی شبیه به این توی زندگیش پیدا کنه تا شاید حسی که داشته رو درک کنه.
حتی اگر منطقی هم بهش نگاه کنه میتونه درک کنه ولی بازهم نمیتونست اون رو ببخشه!
از جاش بلند شد و دوباره خشاب اسلحه رو پر کرد و پشت سر هم سیبل رو هدف گرفت.
این بار دست هاش نلرزید و تیر هاش خطا نرفت.
مثل همهی زندگیش که نادیده میگرفت شب قبل مرده و صبح پا میشد و اشک هاش رو پاک میکرد و روزمرگی های مزخرفش رو ادامه میداد.
با این تفاوت که فاصله شب تا روز الان براش فقط چند دقیقه شده بود.
سونگ بعد از این که اسلحه رو روی میز گذاشت به چانگبین گفت:
-پس یه کاری کن کمتر درد بکشم.
چانگبین که حالا میشد "مصمم بودن" رو بیشتر از هر موقع دیگه ای توی چشم هاش دید از جاش بلند شد و به سمت سونگمین رفت.
![](https://img.wattpad.com/cover/293743358-288-k228084.jpg)
YOU ARE READING
𝘓𝘪𝘨𝘩𝘵 𝘐𝘯 𝘋𝘢𝘳𝘬𝘯𝘦𝘴𝘴
Fanfiction[Fanfiction] کامل شده Name : Light In Darkness Couple: Seungbin - 2min - Hyunin Genre : Romance - Fantasy سرنوشت میتونه زندگی یه پسر معمولی رو به جایی که تو خواب هاش می دید ببره؟ Mbti type : Seungmin: intj Jeongin: enfp Changbin: entp Hyunjin: est...