🏅Start a serious naughtiness🥋

59 25 4
                                    

Chapter : 7


«شروع یک شیطنت جدی»

هیچ ایده ای نداشت که جواب میگیره یا نه ولی در هر صورت این اخرین امیدش بود. زمانش به شدت کم بود. پروژه ای که همه هم کلاسی هاش کل یک ماه گذشته رو صرف اماده کردنش، کرده بودند. و اون همه وقتش رو با ایده ها و فکرکردن تلف کرده بود، تا حالا مجبور بشه به هرکاری دست بزنه تا بتونه هر نمره ای جز رد شدن بگیره.

انگشتش رو روی گزینه سبز رنگ اتصال فشرد. برای الان با این وقت کم هیچ چاره دیگه ای جلوی روش نبود که حتی بخواد امتحان کنه.

هربار به خودش گوش زد میکرد که:« این بار دیگه از همون روز اول میرم سراغش.» ولی باز هم وقتی استادشون یک موضوع جدید برای عکاسی بهشون میداد برای تمام مدتی که پروژه بازه زمانی داره، وقتش رو هدر میداد و اخر سر هم مجبور میشد دم دستی ترین و راحت ترین ایده اش رو از بین همه ایده های خوبش انتخاب کنه تا سریع تر اماده بشه!

بعد از چند تا بوق بالاخره صدای مخاطبی که خودش هم نمیدونست دقیقا چه شکلیه و یا حتی راجب اینکه زن یا مرده هیچ تصوری نداشت توی گوشش پیچید:

-اوه سهون هستم! با کی صحبت میکنم؟!

نفس حبس شده اش رو ازاد کرد. اب دهنش رو قورت داد و سعی کرد با اعتماد به نفس جلوی پسری که از صداش هم میشد جوون و ورزشکار بودنش رو حدس زد، به نظر برسه.

-شیو لوهان. دانشجوی سال دوم عکاسی دانشگاه هنر هستم. ببخشید مزاحم وقت گرانقدرتون میشم. راستش میخوام ازتون درخواست کمک کنم! و برای یه همکاری نظرتون رو بخوام!

هیچ ایده ای نداشت این همه ادب و نزاکت یک دفعه از کجاش در اومده بود ولی به هرحال راضی از جمله بندیش، منتظر به حرف اومدن مخاطبش موند.

سهون پشت خط برای چند لحظه به انالیز مخاطبی که به اندازه کافی خودش رو معرفی کرده بود ولی نه اونقدر که بخواد توی لحظه بهش جواب مثبت بده و البته هیچ ایده ای نداشت دقیقا توی چه کاری نیاز به همکاریش بود، پرداخت و مکث کرد.

-متاسفم ولی من نیاز به توضیح بیشتر دارم!

-حق دارید تعجب کنید. من واستون توضیح میدم. راستش من باید یه پروژه تحویل بدم با موضوع "ورزش" و شماره شما رو یکی از سال بالایی هام بهم داد تا ازتون کمک بخوام. میشه لطفا برای عکس برداری از محیط کارتون و البته چند تا از هنرجو هاتون باهام همکاری کنید؟

سهون رسما پشت خط هنگ کرده بود. همچنان با مکث جواب میداد. ولی این بار بعد کمی فکر کردند هیچ مشکلی نمیدید که مخالفت کنه.

-مشکلی نداره. ولی قبلش تصمیم ندارید اول از سالن و محیط دیدن کنید؟

سرش رو کج کرد و به صورتش چین داد. البته که اول باید محیط رو چک میکرد و حتی باید میدید پسر صدا جذاب پشت خط به اندازه مورد قبولش قیافه و هیکل هم داره یا نه! ولی انقدر عجله کرده بود که فراموش کرده بود بیانش کنه!

🥇𝑄𝑢𝑎𝑖𝑒𝑡𝑒𝑟 𝐼𝑠 𝐿𝑜𝑢𝑑𝑒𝑟 🥋Where stories live. Discover now