Part:19

2K 289 23
                                    

اگه دوست دارید موقع خوندنش به این اهنگ گوش بدید چون خودمم موقع نوشتنش به همین گوش میدادم..

همچی عجیب بود.. هرچی که توی اون لحظه درحال اتفاق افتادن بود عجیب بود..
عاشق شدن یک دفعه ای من و این بوسه که حتی نمیدونم از روی کدوم احساس داشت سر میگرفت.. چه اتفاقی درحال افتادن بود؟؟ بوسه ی یک طرفه ای که هنوزهم بعد گذشت چند ثانیه ادامه داشت رو با عقب کشیدن سرم قطعش کردم.‌‌‌..
با نفس نفس به اون که لبهاش بخاطر نفس نفس زدن از هم باز مونده بود خیره شدم.. فقط چند ثانیه کافی بود تا از جام بلند بشم و با دستم سیلی به روی اون بزنم..
با عجله از روی تخت بلند شدم و به سمت حموم رفتم.. اما قبل اینکه دستم دستگیره رو لمس کنه اون با گرفتن دست چپم من رو به سمت خودش برگردوند و بهم خیره شد

ت:چیشد؟

پوزخندی زدم و به اون که با بیخیالی به من نگاه میکرد نگاه کردم

ک:چیشده؟ دقیقا کدوم خری به تو اجازه داد من رو ببوسی؟ با چه حقی فکر کردی من اجازه میدم که تو من رو ببوسی؟

ت:خوب حالا مگه چیه؟ یه بوسه بود دیگه چته؟

دندونهام رو روی هم سابیدم و قدمی بهش نزدیک شدم

ک:این بوسه ای که تو میگی حس خیانت رو بهم میده میدونی چرا؟ چون من حتی اگه فقط یه بار با جیمین خوابیده باشم بازهم همون یه بار حس مالکیتش رو روی خودم حس میکنم.‌. و حالا تو با بیخیالی تمام من رو میبوسی و میگی چته؟ تو چته؟تو مگه به جیمین حس نداری؟ چرا من رو میبوسی؟

نفس عمیقی کشید و متقابلا قدمی بهم نزدیک شد

ت: من اگه اول صبح وقتی مغزم داره هوشیار میشه نفس های لعنتی تورو روی خودم حس نمیکردم حالم انقدر دگرگون نمیشد که بدون کنترل کردن خودم تورو ببوسم.. حداقل صبر میکردم تا بتونم حسم رو بهت اعتراف کنم ولی بگو چی.. دقیقا وقتی که انتظارش رو نداشتم بهم نزدیک شدی و تو خودت هم باید بدونی این چه حسی داره

معلوم بود درکش میکردم.. بلاخره خودمم مرد بودم و این حس چیزی بود که آدم نمیتونست دست کم بگیرتش و کنارش بزاره ولی اون داشت چی میگفت؟ اون هم به من حس داشت؟
قلب لعنتی من چرا داشت تند میزد؟ نفس لرزونی کشیدم و چشمهام رو بستم تا بتونم تمرکز کنم

ت:عجیبه.. خودمم میدونم چون تاحالا همچین چیزی رو تجربه نکرده بودم-..

قبل اینکه بتونه جملش و کامل کنه پریدم وسط حرفش

ک:بس کن.. نمیخوام حرفات رو بشنوم تهیونگ.. دیشب هم بهت گفتم که من باتم نیستم و نمیخوام هم که باشم.. و این رابطه اصلا جور درنمیاد.. چطوری؟ هم من و هم تو و هم جیمین دقیقا چطوری قراره باهاش کنار بیایم؟ تاحالا همچین رابطه ای دیدی؟ نه پس حرفش رو نزن و مثل قدیم فقط حواست به جیمین باشه...

*the condition of love*Where stories live. Discover now