سلام گایز متاسفم من دیشب ظهر اپ کردم ولی گویا پاک شده.
امروز بازم اپ میکنم اما طولانی تر...
________________"مرواریدام کجان؟!"
با همان صدای لرزان داد زد که جان کمی سرش را چرخاند."فکر کنم افتادن رفتن پایین، چطور...؟"
جیمین هول شده سرش را بین دستانش گرفت.
"حالا چطوری پیداشون کنم؟ فرمانده بفهمه دوباره گریه کردم کلی دعوام میکنه. بهش قول داده بودم دیگه وقتی جایی میره گریه نکنم! خدای من، حالا از کجا پیداشون کنم."جان خواست چیزی بگوید که جیمین زودتر از او سمتش برگشت.
"جان بیست طبقهی دیگه برو بالاتر، راهروی سمت چپ آخرین اتاق برای پادشاهه. من باید هر چه زودتر مرواریدای آبی رو پیدا کنم، وگرنه فرمانده میفهمه."
حتی مهلت نداد پسر چیزی بگوید و به سرعت سمت پایین شنا کرد، جان شوکه نیم نگاهی سمت بالای سرش انداخت. اول باید بیست طبقه را به سمت بالا شنا میکرد و بعد به تنهایی با آن پادشاه عصبانی ملاقات میکرد؟ حتی نمیدانست چه چیزی میخواهد به پسر بگوید!
برای لحظهای محکم پلک روی هم گذاشت و بعد با جلو بردن دستهایش مشغول شنا کردن شد. بیست طبقه زیاد بود، خیلی هم زیاد بود! از همین حالا عضلات پا و دستهایش تیر میکشیدند و حتی جان دو طبقه هم بالا نرفته بود.
پس فقط چشمهایش را بست و رو به بالا شنا کرد. سعی کرد خودش را مشغول حس کردن زیباییهای قصر کند تا این بیست طبقه زیاد به چشمش نیاید. بالاخره معلوم نبود کی قراره از اینجا خلاص شود پس بهتر بود فعلاً به این طبقات طولانی عادت میکرد!
بعد از مدت زیادی، با رسیدن به یک پری دریایی قرمز رنگ دستش را به نرده گرفت.
"چند طبقه تا اتاق پادشاه مونده؟"
پری دریایی سرش را از نامهی داخل دستش بالا آورد و لبخندی زد.
"فرمانروا طبقهی بالا هستن."جان نفس راحتی کشید و با فشاری خودش را از نرده دور کرد. حالا به طبقهی مورد نظرش رسیده بود. خودش را طرف دیگر نرده انداخت و با پاهای خستهاش سمت راهروی سمت چپ رفت. از همین جا هم میتوانست در بزرگ انتهای راهرو که رویش پر از کریستالهای بنفش بود را ببیند.
شانهی لباس حریرش کمی کج شده بود و ترقوههای جان را بدون پوشش کرده بود، با نوک انگشتهایش پارچه را دوباره مرتب کرد و با رسیدن به در به جای اینکه دست به کریستالهای تیز و برنده بزند، خودش صدای در زدن را درآورد.
"فرمانروای اقیانوسها؟ جناب ییبو؟ میتونم بیام تو؟"صدایش هم حرصی بود هم خیلی خسته و خشدار، تازه داشت از گودال خارج میشد تا یکجا برای خواب پیدا کند که فرمانده به جیمین گفت جان را به اتاق پادشاه ببرد.
YOU ARE READING
𝐝𝐞𝐚𝐭𝐡 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐝𝐞𝐞𝐩(𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩)✼
Fantasy𝐘𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧_𝐁𝐣𝐲𝐱 𝐝𝐞𝐚𝐭𝐡 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐝𝐞𝐞𝐩✼ 𝐂𝐨𝐩𝐞𝐥:𝐲𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 𝐓𝐲𝐩𝐞:𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩(𝐁𝐣𝐲𝐱) 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲,𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭,𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨𝐲𝐞 𝐝𝐞𝐥𝐥 𝐞𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫:𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞_𝐩𝐢𝐲𝐮𝐧𝐢 ...