ویالون روی موجهای آبی بالا و پایین میشد و همان تکه چوبی که از جنس درخت سنوبر بود، زیر سینهی پسر بیهوش را گرفته بود.
حالا از شب گذشته بود و خورشید داشت طلوع میکرد، خون جاری از شانهی جان آب را سرخ میکرد و بعد کم کم محو میشد.
جان با درد لبهایش را روی هم میفشرد. هنوز هشیار نبود و نمیدانست دقیقا کجاست.
حتی نمیتوانست ذرهای بین پلکهایش را از هم فاصله دهد.
فقط سوزش را داخل گوشت شانهاش که انگار تیکه پاره شده بود را حس میکرد و صدای موجهای ریز آرام.هر لحظه که میگذشت صدای ریختن آب را بیشتر میشنید، مثل سرازیر شدن یک آبشار.
چشمهایش را حتی وقتی به سختی باز کرد جز تاری چیزی نمیدید، خورشید هم به داخل مردمکهایش میتابید و چشمانش را میسوزاند.دقیقهای بعد، تکه چوب ویالون به سینهاش فشار آورد و حس کرد داخل چیزی کشیده شده. یه خلا بزرگ. یک عمق زیاد مملو از هوا که کنارههایش در محاصرهی آبها بودند. سقوط و حسش باعث شد جان محکمتر پلکهایش را روی هم بفشرد و دوباره در دنیای خواب برود.
نکند داشت از رودخانهی مرگ رد میشد؟پسر باز هم بیهوش شد و متوجه نشد دقیقا توی کورترین نقطهی اقیانوسها و جهان قرار داره.
جایی که یک هفته پیش کلی بهش فکر کرده بود. مثلث برمودا! اسمی که انسانها براش گذاشته بودن. یه گودال عمیق، گودال شیطان. مرز دنیای پادشاهی امپراطوری اقیانوسها.
و جان...... این مرز رو شکسته بود.
مرزی که هیچ انسانی ازش زنده بیرون نیومده بود. همهی اون انسانها کشته شده بودن؟ یا هنوز زنده بودن؟
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
خب اینم پارت جدید میددونم کوتاهه ها ولی خب ممکنه شبم اپ کنم🤭شما نظر و وت بدین من اپ میکنم 🥀🥂
KAMU SEDANG MEMBACA
𝐝𝐞𝐚𝐭𝐡 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐝𝐞𝐞𝐩(𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩)✼
Fantasi𝐘𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧_𝐁𝐣𝐲𝐱 𝐝𝐞𝐚𝐭𝐡 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐝𝐞𝐞𝐩✼ 𝐂𝐨𝐩𝐞𝐥:𝐲𝐢𝐳𝐡𝐚𝐧 𝐓𝐲𝐩𝐞:𝐲𝐢𝐛𝐨 𝐭𝐨𝐩(𝐁𝐣𝐲𝐱) 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲,𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭,𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫:𝐛𝐚𝐧𝐨𝐨𝐲𝐞 𝐝𝐞𝐥𝐥 𝐞𝐝𝐢𝐭𝐨𝐫:𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞_𝐩𝐢𝐲𝐮𝐧𝐢 ...