یکم نگران بود ، از جاش بلند شد تا به کریس سر بزنه وارد راهرو شد و از چیزی که جلوش دید چشاش چهارتا شد، کریس و سهوا تو حلق هم بودن، فکش که کف زمین افتاده بود و جمع کرد و برگشت سرجاش نشست
لی که از دست اذیت های هان نمیتونست نجات پیدا کنه از جاش بلند شد و کنار تائو نشست
یه حسی بهش دست داد، لی بوی خیلی خوبی میداد، دلش میخواست سرش و توی گردنش فرو کنه و فقط نفس بکشه
" یه لحظه صبر کن
چیکار کنم؟؟؟
کیم تائو به خودت بیا اینا چه افکاریه؟
چرا چند روزه با دیدن لی یه حسی بهم دست میده، انگار که... انگار که دلم میلرزه
میلرزه؟ چرا باید بلرزه؟ "تک تک اجزای صورت پسر کوچیک تر رو از نظر گذروند
پسر که نگاه سنگینی رو روی خودش حس کرد به سمتش برگشت و با تعجب بهش نگاه کرد
+ چیه چرا یه جوری نگام میکنی؟
اون چشایی که از تعجب گرد شده بود خیلی کیوت ترش کرده بود که دل پسر بزرگ تر براش قنچ رفت ، اب دهنشو قورت داد
- چه جوری؟
+ نمیدونم یه جوری
نفس عمیقی کشید و نگاهش رو از پسر کوچیک تر گرفت و به تلویزیون خیره موند
" صبر کن ببینممممم
نکنه.. نکنه عاشقش شدم "دوباره به صورت پسر خیره شد
" کیم تائو اون فقط یه بچس
بچه؟ نه اون الان 18 سالشه
اره 18 سال ولی بازم بچس
فقط 4 سال تفاوت سنی داریم "همینطور با خودش درگیر بود که صداش رشته افکارش رو پاره کرد
+ احیانا با من مشکلی داری؟
- نه
+ پس چرا جوری نگام میکنی انگار هر لحظه ممکنی بپری روم؟
بدون هیچ جوابی دوباره نگاهش رو ازش گرفت و سعی کرد حواسش به فوتبال باشه
" ولی اگه منو نخواد چی؟
اگه اصلا گی نباشه چی؟
اونوقت چیکار کنم؟
اصلا کی عاشقش شدم؟
عشق؟
اصلا این عشقه؟
نه من نمیتونم از دستش بدم به هیچ عنوان
اصلا مگه تو داریش که از دستش بدی؟
نه ندارمش ولی به دستش میارم"دستش رو روی دست پسر گذاشت، لی با تعجب نگاهش کرد و دستش و با غیض از زیر دستش بیرون کشید
+ چته؟
پسر بزرگتر لبخندی زد
- هیچی فقط دلم خواست دستتو بگیرم
شکاک بهش نگاه کرد عقلش دستور میداد از کنار پسر بلند شه ، از جاش بلند شد و همینطور که چپ چپ به پسر بزرگتر نگاه میکرد کنار داییش نشست.
....
تائو تلویزیون رو خاموش کرد و کنار هان روی مبل دونفره جا گرفت، چون تیمش باخته بود اعصابش داغون بود، برعکس هان و لی که تیمشون برده بود و سر از پا نمیشناختن.
BẠN ĐANG ĐỌC
I DON'T WANNA LOSE
Fanfictionهمه فیک هایی که خوندم در مورد خود چانبک بود پس با خودم فکر کردم باحال میشه اگه این یکی در مورد بچه هاشون باشه وضعیت : فصل اول کامل شده 🍷 منتظر فصل دوم باشید. بهش سر بزن :)