ولی این پارتو خیلی دوست دارم :))))
چانیول رو به روش نشست و بهش خیره شد
+ حالا بهم بگو چی گفت
- گفتم ک...
نمیتونست حرفش رو ادامه بده
+ گفت کونی؟
- آ... آره
اگه یکم دیگه برای پایین تر انداختن سرش تلاش میکرد گردنش میشکست
+ سه به چشام نگاه کن
اروم سرش رو بالا اورد و چشمای اشکی که هر لحظه اماده ی باریدن بودن به پدرش نگاه کرد
مرد دستای دخترش رو گرفت
+ فکر میکنی پارک چانیول و بیون بکهیون به راحتی با هم ازدواج کردن؟.... نه سختی های خیلی زیادی رو پشت سر گذاشتیم... پدر مادرم اجازه نمیدادن با یه مرد ازدواج کنم، هر چند که عمه یورا و عمو سوهو طرف من بودن اما بازم اونا قبول نمیکردن... بعد از اینکه با بابا بک توی لس انجلس ازدواج کردیم و برگشتیم کره،
فشار زیادی به پدرم وارد شد و اون بعد از دوتا سکته فوت کرد
، مادرم نفرینم میکرد و بعد از چند روز اون هم فوت شد، بعضی وقتا از خودم خجالت میکشم توی صورت عمه یورا و عمو سوهو نگاه کنم.
فکر میکنی چرا با خانواده بابا بک رفت و امد نداریم؟ چون اونا نمیخواستن پسرشون با من ازدواج کنه، با گی بودنش هیچ مشکلی نداشتن حتی بابا بک قرار بود با یه مرد دیگه ازدواج کنه، ولی وقتی توی روی خانوادش ایستاد و گفت میخواد با من باشه، اونو طرد کردن، بعد از ازدواجمون، خانوادش بهم میگفتن بهم خیانت کرده، عکس های فتوشاپ زیادی رو بهم نشون دادن و من به هیچکدومشون گوش ندادم و همینطور که میبینی ما الان با همیم و فکر میکنی چرا؟
چون ما همه این مشکلات رو با هم کنار زدیم... پس هر اتفاق دیگه ای که بیوفته سعی نکن خودت تنهایی از پسش بر بیایی چون اون موقع که این تویی که فقط اسیب میبینی، مثل الان، ولی اگه با ما در میون بزاری با هم حلش میکنیم بدون اسیب.... باشه؟دختر از جاش بلند شد و اروم دستش رو دور شونه پدرش حلقه کرد و روی گونش بوسه ارومی گذاشت
- باشه
مرد دستش رو روی دست دخترش گذاشت و صورتش رو به سمتش برگردوند
+ راستی هفته دیگه میریم ججو، برای افتتاحیه هتل عمو کای، الانم برو بالا و استراحت کن
- باشه
دستش رو از دور شونه پدرش باز کرد ، از پله ها بالا رفت و وارد اتاقش شد، روی تختش دراز کشید و سعی کرد بخوابه
###
با حس دستی که موهاش رو نوازش میکرد از خواب بیدار شد
+ حالت خوبه؟
لبخندی زد
- اره
چهره ی پسر رنگ غم گرفت
![](https://img.wattpad.com/cover/316083766-288-k458394.jpg)
ВЫ ЧИТАЕТЕ
I DON'T WANNA LOSE
Фанфикهمه فیک هایی که خوندم در مورد خود چانبک بود پس با خودم فکر کردم باحال میشه اگه این یکی در مورد بچه هاشون باشه وضعیت : فصل اول کامل شده 🍷 منتظر فصل دوم باشید. بهش سر بزن :)