های/^-^/
لطفا یکی کوکو از برق بکشه من هنوز از حملات جانگ ریکاوری نشدم.
🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭
این روش مدتی جواب میده. اینکه خودش رو قانع کنه به یونگی نیازی نداره، که عاشقش نیست. که دلش برای لبخند مهربونش، آرامش آغوشش، دستهایی که اشکهاش رو کنار میزدن و قیافه عاشق یونگی وقتی بهش میگفت عاشقشه تنگ نشده.
این روش یک روز کامل جواب میده ولی وقتی هوسوک به آپارتمان جیمین برمیگرده، دوباره میبینه که جیمین به تلویزیون چسبیده.
یه خبر دیگه ست، همون زن دیروز دوباره داره زنده گزارش می کنه.
"بعد از اتفاقات شوکه کننده دیروز، دوباره به صحنه وقوع جرمی اومدیم، این بار در یک سینما. دو جسد کنار هم داخل سینما کشف شده اند، شاهد اول تصور کرد اونها خوابیده ان تا اینکه فهمیدن لباسهاشون داره به آرومی آغشته به خون میشه. شاهد فورا سعی کرد کمک کنه ولی فهمید اونها فوت شدن. بخش جالب ماجرا اینجاست که حروف انگلیسی "M" و "E" روی سینه هر دو حک شده بود. شکی نیست که این دو جسد به جسد دیروز مرتبط اند…"
رنگ از صورت هوسوک میپره. نفسش تند میشه و امیدواره جیمین متوجه نشه.
"مسئله جالب تر اینه که این دو مرد متهم به قتل بودن، ولی به خاطر نبود مدرک، قاضی مجبور شد آزادشون کنه…"
یونگی.
بونگی این کار رو کرد. کدش… قاتلین، متجاوزین و عاملین خشونت خانگی.
اون کشتشون. از عمد اونها رو اونجا گذاشت تا هوسوک ببینه.
یونگی داره به تنها روشی که به نظرش ممکنه براش پیامی میفرسته. روشی که میدونه فقط هوسوک میتونه بفهمه.
استرسش بالا میره و نگرانی به ذهنش هجوم میاره. صدها مسئله داره تو ذهنش میگذره، ارزشهای اخلاقیاش، قلب خونینش، کلافگیاش از اینکه نمیتونه راحت با یونگی حرف بزنه و درستش کنه، ولی یه چیز از بین آشفتگی مغزش توجهاش رو جلب می کنه.
یونگی داره چیکار میکنه؟!
گوشیاش ویبره میره. هوسوک به آرومی گوشیاش رو بیرون میاره و چشمک زدن پیامی رو روی صفحهاش میبینه.
[۸:۳۴] یونگی: دیدیش؟
نفسش بند میاد.
بدون اینکه به عقب نگاهی بندازه به سرویس بهداشتی جیمین پناه میبره و وقتی در رو روی خودش قفل میکنه، قلبش داره محکم میزنه. دوباره پیام رو میخونه، اشکهاش سرایز و تنفسش نامنظم میشه.
گوشیاش تو دستش ویبره میره، پیام دیگهای دریافت کرده.
[۸:۳۵] یونگی: لطفا نترس.
YOU ARE READING
Human (sope-yoonseok)
Fanfictionفیک ترجمه شده. در طول روز، یونگی به عنوان پزشک قانونی واسه پلیس کار میکنه. ولی وقتی شب میاد، اون تبدیل به یه کابوس میشه. یه قاتل زنجیرهای. کاپل اصلی: سپ کاپل فرعی: نامجین - ویمینکوک تعداد قسمت: ۴۵