part 1:𝒲𝒽𝑜 𝒾𝓈 𝒽𝑒

875 151 258
                                    

Who is he?______

۱۱ آوریل سال 1949 _ ایتالیا (روم)


:ارباب جوان ... دختر یکی از ژنرال های المانی تو سرسرای عمارت منتظرتونه

انگشت هاش رو از رو کلاویه ها برداشت و به پیش خدمتکار نگاه کرد

_ژنرال؟ کدوم ژنرال من تو روز با کلی از این عوضیا رو به رو میشم چه بدونم منظورت کدوم یکیشونه

مرد لبخندی به حرفش زد بعد با تاسف سری تکان داد

:ارباب متاسفم این روز ها اسم اشخاص به خوبی در ذهنم ثبت نمیشه

چشماش رو ریز کرد و به پیشخدمت کار با دقت نگاه کرد

_ نکنه کنتس اومده امروز کلاس داشت به کل یادم رفته بود

:بله بله سینیوراااا کنتسا

درحالی که ادای اون مرد نظامی رو در می اورد از روی صندلی بلند شد و به طرف پیش خدمتکار رفت

_مطمعنم اگه پدرش این حرفتو بشنوه باز سگرمه هاش رو در هم کنه و سرشو بالا بگیره تو چشمات زل بزنه بگه فیلد مارشال البرت کسلرینگ هستم فییییلد مارشاااال نه ژنرال

و بعد شروع کرد به قه قهه زدن

_در این حالت تصور چهرش واقعا خنده داره درسته برونو؟

قبل از اینکه به مرد روبه روش اجازه صحبت کردن بده ادامه داد

_راستی برونو چند بار باید بهت بگم من رو ارباب صدا نزن تو هم سن پدرم هستی با من راحت باش چون این کارت ازارم میده

:چشم، اون وقت چی باید صداتون کنم سرورم

_ نمیدونم فقط لطفا دیگه تکرارش نکن

: چشم سینیور کیم تهیونگ

سری به دو طرف تکان داد و در حالی که دست میزد با پوزخند گفت

_عاااااالی شد عااالی ....از ارباب به سرورم از سرورم به سینیور مشتاقانه منتظر لقب جدیدم هستم برونو

برونو لبخند زد این موضوع همیشگیشون بود و گویا هر دو از این مکالمه لذت می‌بردند.

:ار....سینیور مطلبی رو هم باید به خدمتتون برسونم

_هووووم میشنوم برونو

: خبر دارید یک اهنگساز جوان 21 ساله تازه به ایتالیا اومده؟ از فردیناند شنیدم خیلی با استعداده . ایشون هم در مهمانی فردا حضور خواهند داشت.

꧁♩𝒯𝓇𝒾𝓉𝑜𝓃𝑒♩꧂ Where stories live. Discover now