part 7: 𝒫𝑒𝓃 𝓅𝒶𝓁

387 89 328
                                    

امروز همگی قبل ورود نفری یک بوسه بر زلفم بزنید تا خستگی از تنم در بره. همین الان حموم بودم نگران نباشید.
حتی شماااا دوست سایلنت عزیز🙂

🔴 توجه توجه
در صورتی که سایلنت از کنار این پیام بگذرید دچار مشکلاتی مانند کابوس، یبوست و البته مورد حملات شبانه ویکی قرار خواهید گرفت و اینجانب هیچ مسئولیتی در قبال اتفاقات رخ داده ندارم.

راستی ممنون بابت کامنتاتون 😍
و البته که من بازم میخوام چی فکر می کردید چی شد😁
خب مسخره بازی بسه جدی باش مهدیه اوهوووم، بریم سراغ ادامه داستان:
_________________________________________

Pen pal ____

نام پدر: جئون هیون

اهنگساز کره ای که گویا مدتی در ایتالیا اقامت داشت و بعد از ازدواج به همراه همسرش به کره برگشت. حاصل این ازدواج تنها فرزندش جئون جونگ کوک بود.

تاریخ فوت: ۲ ژوئن سال ۱۹۴۶

تقریبا مصادف با رفراندومی بود که برای تغییر نظام سلطنتی به جمهوری توی ایتالیا تشکیل شد. مادرش هم یک سال بعد مرگ پدرش فوت میکنه.

کیم تهیونگ من هیچ چیز خاصی راجبش پیدا نکردم مثل یه پسر عادی بزرگ شده از سن خیلی کم یادگیری موسیقی رو توسط پدرش شروع کرده به مدرسه موسیقی رفته و تحصیلات دانشگاهیش رو هم تو کره گذرونده. به نظرم انقدر جدیش نگیر اون فقط یه پسر با استعداده و خوش شانسه نه چیز دیگه.

با تموم شدن فکس دوباره نام پدر رو از نظر گذروند.

این اسم رو به خوبی به یاد می اورد چندین بار روی نامه هایی که به اسم پدرش ارسال می شد دیده بود هربار مادرش نامه رو با عجله از دستش میگرفت.

 اوایل با خوندن سطر به سطر نامه اشک میریخت بعد ها بدون باز کردن اون هارو داخل شومینه مینداخت.

گویا فردی که نامه ها رو ارسال میکرد مطلع نبود که مخاطب نامه هاش  اواخر جنگ جهانی اول در عملیات نیروی دریایی ایتالیا کشته شده بود و حتی جسم بی جانش هیچ وقت به خونه برنگشت تا نامه های معشوقش رو جواب بده.

تهیونگ بار ها از سر کنجکاوی نامه هارو مخفیانه به اتاقش برده بود با دریافت نکردن چیز مفیدی از خط های کج و کوله روی کاغذ به نظرش اومد که فرد ارسال کننده نامه ها اصلا نقاش خوبی نیست. اوایل سواد خوندن نامه ها رو نداشت پس پشت اون ها رو بستر  مناسبی برای خط خطی های کودکانش میدید.

سال ها بعد در حالی که کمد های اتاق رو برای پیدا کردن لوازم کریسمس میگشت نامه نقاشی شده توسط خودش رو با مضمون وداع از سمت همان غریبه ی اشنا پیدا کرد این بار بر خلاف قبل هرچند به سختی اما توان خوندن نامه را داشت.

گویا فرد پشت نامه ها خبر هایی شنیده بود، خبر از شکست عملیات نیروی دریایی و تلفات بیشماری که به همراه داشت. غرق شدن و سوختن چندین کشتی ایتالیایی در حالی که حامل چندین سرباز، فرمانده و مهمات جنگی بودند. لحن نامه اصلا شبیه نوشته های یک دوست یا همکار نبود صمیمی تر از چیزی بود که باید.

꧁♩𝒯𝓇𝒾𝓉𝑜𝓃𝑒♩꧂ Donde viven las historias. Descúbrelo ahora