part 14: 𝒪𝓅ℯ𝓇𝒶 𝒽ℴ𝓊𝓈ℯ

306 60 261
                                    

با عرض شرمندگی متن با عجله نوشته شده و چک نشده

ویدئو بالا مربوط به اخرای پارته، اینا صدا های توی سر کیم تهیونگه (:

کامنت دوست یونو؟👀
_________________________________________

کامنت دوست یونو؟👀_________________________________________

Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.

Opera house ______

سالن اپرا، جمعیت کثیری رو در بر گرفته بود و عده ایستاده در فضای خالی انتهای سالن و تعدادی با شنیدن گله و شکایت فراوان از سکو بالکن ها اویزان شده بودند به هر حال هر چه که بود کم تر کسی چنین اجرایی با حضور چهره اول و مشهور اپرا رو از دست میداد.
ردیف اول و دوم در همان دقایق اول رزرو شده و هیچ کس حق استفاده از صندلی های جلو رو نداشت چرا که اساتید بزرگی برای دیدن این نمایش به دعوت شخص کیم تهیونگ یا بر حسب ارادتی که به این مرد داشتند در سالن حضور پیدا کرده بودند. با کنار رفتن پرده قرمز رنگ هیاهوی و صدای پچ پچ تماشاچی ها قطع شد، سالن تماما در سکوت غرق شد همگی منتظر با هیجان بسیار بالا به صحنه خیره بودند بر خلاف تصورات، پاتریسا اولین بازیگر روی صحنه بود که با لباسی سفید درست سمت چپ صحنه با موهایی باز و اشفته به حالت سجده نقش زمین شده بود و مویه های ظریف و ارومی شنیده میشد زن در خود میلولید و مویه میکرد.

دست بر سینه گذاشته و سر به سمت اسمان بلند کرد اورتور با اشاره جئون جونگ کوک که به همراه ارکستر در قسمت جلویی و زیرین صحنه قرار داشتند اجرا شد. افرادی که در قسمت بالکن نشسته بودند به خوبی حرکات با ظرافت پسر رو میدیدند بیخیال به زن جوان روی صحنه همگی به پسر جوان خیره بودند فرد جدید و نا اشنایی بود.

در جایی پشت صحنه عوامل اجرایی به این طرف و ان طرف دویده تا به بازیگران کمک کنند هر کس با عجله کاری به عهده داشت و به سمتی میشتافت، اما کیم تهیونگ مقابل اینه اتاق گریم ایستاده بود بعد از مدتی بر انداز کردن چهره گریم شده و غر زدن بابت بیش از حد سفید شدنش توسط گریمور حال به تنهایی در اتاق رها شده بود و درگیر وصل کردن سردوش های لباس بود

×به حرفام گوش نکردی؟

شخص تازه وارد چند قدم نزدیک تر رفت تا به مرد مقابل اینه کمک کند.

تهیونگ با تعجب به پسر نیم نگاهی کرد و دوباره با عجله خیره به اینه سردوش ها رو نسبت به هم چک کرد.

꧁♩𝒯𝓇𝒾𝓉𝑜𝓃𝑒♩꧂ Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang