꧁♩𝒯𝓇𝒾𝓉𝑜𝓃𝑒♩꧂

part 11: 𝒯𝒽𝑒 𝓈𝒶𝓂𝑒 𝓃𝒾𝑔𝒽𝓉𝓂𝒶𝓇𝑒

های
ویدیو بالا هیچ ربطی به فیک نداره اگه دوست داشتید ببینید (تصور اپرا خوندن ته براتون سخت بود در حالی که تهیونگ توش جدی جدی خوبه به نظرم چهرش باعث شده به صداش کم تر توجه بشه نه؟)

متن چک نشده پس اگه ایرادی داشت چشم پوشی کنید لطفا
این پارت منکراتیه، مستهجنه
چون پارتای منکراتی خیلی دوست داشتید باز نوشتم ازم تشکر کنییییید زود زووود 🤣

طبق معمول از جایی که سه تا ستاره داره شروع میشه پس نخواستی نخون لطفا (:
_________________________________________

the same nightmare_______

بعد از سه ساعت تمرین در جوی بسیار سنگین زیر نگاه های خیره تهیونگ که مدام پسر رو از بالا تا پایین با چشم میکاوید، جونگ کوک به در خواست مرد سوار ماشینش بود و توجهش رو به جلو داده بود، البته ظاهرا مقابل رو نگاه میکرد اما تمام حواسش پی مرد بود. تهیونگ ماشین رو اینبار در جای مناسب تری نگهداشت.

_ نمیخوای صحبت کنی عزیزم از سه ساعت پیش که تو اتاق در اغوشم بودی تا الان ذره ای صحبت نکردی

با دیدن گزیده شدن لب زیرین پسر ادامه داد

_ قرار نیست دعوتم کنی به خونت؟

پسر شکه به تهیونگ خیره شد

+ میخوای بیای بالا؟

_نیام؟

+نه چیزه ... یعنی... منظورم اینه که ممکنه کمی بهم ریخته باشه ولی...

_ ولی من که غریبه نیستم

لبخند مضحکی به چهرش بخشید و از ماشین پیاده شد

مرد از پشت ماشین به سمت در دیگه دوید و اون رو برای پسر باز کرد.

_ بفرمایید سینیورا

پسر از بین دندون هاش غرید

+ تهیووونگ

_ اوه ببخشید انقدر زیبایی که گاهی فراموش میکنم شاخص درست رو برات به کار ببرم مخصوصا بعد از اتفاق چند ساعت پیش.

جونگ کوک سرخ شده از ماشین پیاده شد در ورودی رو باز کرد داخل شد و بعد از مرد اون رو بست. در سکوت و تاریکی که راه پله رو در بر گرفته بود به طبقه دوم رفتند.

به محض باز شدن قفل در صدای خشن پیر زن به گوش رسید

؟ جیون

پسر هول شد و تهیونگ رو پشت خودش پنهان کرد

+سلام سینیورا عصرتون بخیر

؟جیون تو هنوز لامپ های راه پله رو ننداختی؟

جونگ کوک که بسیار از صدا و هیکل زن حساب میبرد حتی در این تاریکی که چشم هاش به سختی زن رو میدید با لکنت گفت:

+عذر میخوام سین....

؟هر روز عذر خواهی چه فایده ای داره؟ مطمعنم پدر مادرت هم از دستت دق کردن حالا هم روی سر من خراب شدی تا...