سلام به همه♡:)
من یه نویسنده ی جدیدم، یعنی "فرزند عزرائیل" اولین فیکیِ که تو واتپد اپ میکنم،که البتهوقت زیادی هم پاش گذاشتم تا یکی از بهترینها باشهو مطمعن باشید از خوندنش پشیمون نمیشید♡
امیدوارم خوشتون بیاد و با قلمم کنار بیایید، من تمام تلاشم رو میکنم تا از تک تک پارت ها لذت ببرید چون رضایت شما برای من مهم تر از هر چیزیه:)❤️راستی،توی تلگرام چنل این فیکشن هیجانی رو زدم تا احساس نزدیکی بیشتری به شخصیتا کنید،فقط کافیه ادرسش رو توی تل سرچ کنید تا بیاد :
@Aezraels childخب، حالا یه خلاصه از فیک و معرفی شخصیتهارو واستون مینویسم تا موضوع دستتون بیاد🤍
کیم تهیونگ؛ رییسِ مافیا، مَردی سرد و تاریک با ضریب هوشیِ بالا، کسی که سالها پیش تصمیم به قتل گرفت؛ کشتنِ احساسش.
جئون جونگکوک؛ محافظ شخصیِ کیم تهیونگ که دست راستش هم به حساب میاد، جَوون ترین عضوِ مافیا، پسری انتقام جو و زیرک،بوکسری حرفه ای معروف به طوفانِ رینگ.
پارک جیمین؛ دوستِ قدیمیِ تهیونگ و هکرِ مافیا،همونکه خنده هاش قشنگترین قابِ به وجود اومده تو خونه ی خاموشِ تهیونگه.
از اون طرف :پارک چانیول : افسرِ ماهرِ پلیسِ، مَردی کار بلد با وجدانی بیدار و وجودی سرشار از امید.
کیم جونگین: دوست دوران دانشگاهِ چانیول، شبیه به خودش سرگردی ماهر و تلاشگر، مَردی خوش گذرون و جذاب با طرز فکری جدید.
هیچ چیز بین مافیا و پلیس تغییر نکرده، همچنان بعد از گذشت شیش سال پارک چانیول روز و شبش تو یک اسم ختم شده(کیم تهیونگ)، با خودش قسم خورده هرطور شده این آدم و دارودستهش رو که تشکیل دهنده ی باندشون مردی میانسال، یاهمون (پدرخوانده) بود دستگیر کنه، البته بماند که دراین راه چه اتفاقاتی میوفته و سرگرد پارک هربار با وجود نفرتی که داره چقدر از دیدنِ نگاه تاریک و جدیدِ تهیونگ قلبش فشرده میشه...
اینم از این🤍
میشه حمایت کنید؟ به دوستاتون معرفیش کنید تا وقتی خانوادمون یکم که افزایش یافت من پارت گذاری رو شروع کنم:)دوستتون دارم🤍لیلی.
_30دسامبر2022
YOU ARE READING
𝐀𝐞𝐳𝐫𝐚𝐞𝐥'𝐬 𝐂𝐡𝐢𝐥𝐝
Fanfiction-چرا اجازه نمیدی به سیگار لب بزنم؟ _چون نمیخوام به چیزی جز من معتاد شی. ✡⟷✧⟷✡ اون مَردِ تنها برای من حکمِ اکسیژن رو داشت،کنارِش نفس میکشیدم، یادم میرفت چه گذشته ی بی معنی ای داشتم، ریه هام پر میشد از عطرِ همیشگیش"همون سیگارِ قهوه ای،همونکه هرزگاهی...