به قمقمه ی فلزی که دو هفته ای میشد پیشم بود زل زدم و با صدای کسی سرم رو بالا گرفتم: ببخشید میتونم اینجا بشینم؟
به رستوران نیمه خالی نگاهی انداختم و قبل از اینکه جوابی بدم لبخند شیرینش رو به روم پاشید و رو به روم نشست. پالتوی کرم بلندش رو به همراه وسائل مختلفی که دستش بود، روی صندلی کناریش گذاشت و به من که بی حرف نگاهش میکردم زل زد: اون دفعه بهت گفتم خیلی خوبه که کنارت نشستم؟
ابروم رو بالا انداختم و اون به پشت چرخید: همون همیشگی برای من آجوما.
به سمتم چرخید و به قمقمه اشاره کرد: راستی سردرد هات بهتر شدن؟
قمقمه رو بی اجازه برداشت و درش رو باز کرد و بو کشید: هوم، این بار بهش لیمو هم زدی نه؟
مقداری ازش داخل لیوانش ریخت و قبل از اینکه بتونم چیزی بگم ازش نوشید: شیرینیش کمه، عسل دوست نداری نه؟
آهی کشیدم: دهنی بود!
شونه بالا انداخت: اشکال نداره.
در قمقمه رو بست و سر جای قبلیش گذاشت: دفعه بعدی که ببینمت برات یه چای دیگه میارم.
-- مگه میدونی کی قراره همو ببینیم؟
خندید: نه، ولی احتمال دیدنمون اینجا بیشتره، پاتوق هردومونه!
آه دیگه ای کشیدم و با سر از آجوما که غذاهارو روی میز میچید تشکر کردم.
-- نگفتی، سردردت بهتر شد؟
دهنم پر بود، پس سرمو بالا و پایین کردم.
مقداری از غذاش خورد و مثل گربه ها خرخر لذت بخشی کرد: خیلی خوبه که تنها نیستم.
به چشم هاش زل زدم. برام گنگ بود. دوست داشتم ببینم چی توی مغزش میگذره؟
-- میدونی، از تنهایی غذا خوردن متنفرم.
کف دست هاش رو بهم چسبوند: خواهش میکنم دفعه های بعدم بیا اینجا!
بی اراده خندیدم و از دهنم در رفت: من همیشه اینجام.
چشمهاش برق زد. نیشخندی زد و توی سکوت به غذا خوردن ادامه داد.
- روز طولانی داشتی؟
سرش رو بالا آورد و به پشتی صندلی تکیه زد: اوهوم. هر روز یه روز طولانی و تکراری دارم. مزخرفه! تو چی؟
- نه، امروز خوب بود.
آهی کشیدم و مثل خودش به پشتی صندلی تکیه زدم: ولی از فردا بازم شلوغ میشه. از آخر هفته ها متنفرم!
- اینجارو از کجا میشناسی؟
-- خونه ی استادم همینطرفاست. از صبح تا شب بهم گشنگی میده! وقتی از قفسش آزاد میشم، تا به اینجا برسم پرواز میکنم!
ESTÁS LEYENDO
• 𝗥𝗲𝗳𝗹𝗲𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 𝗢𝗳 𝗠𝗲 | 𝗝𝗶𝗻𝗞𝗼𝗼𝗸
Romanceانسان همیشه انعکاس خودش رو توی آب، آیینه یا هرچیز شفاف دیگهای نمیبینه. گاهی وجود یک آدم دیگه، یه خاطره یا حتی ریختن یک اشک باعث میشه بتونه انعکاس خودشو ببینه؛ خود گمشده ،عشق گمشده و زندگی گمشدهاش رو پیدا کنه! "انعکاس من" نقطهی تقابل جونگکوک...