part twenty

424 41 5
                                    

Namjoon

🔞هشدار این قسمت دارای اسمات می باشد🔞

❌️بعد از پایان اسمات خودم اعلام می‌کنم.. سو..اگ سنتون کمه یا از محتوای اسمات خوشتون نمیاد نخونین❌️

جین رو هول دادو پرتش کرد روی تخت
خودشم بعد از باز کردن کمربندش روش خیمه زدو شروع ب بوسیدن گردنش کرد
لبخند روی لبای جین ب هر نابینایی میفهموند ک این سکانس مورد علاقه از زندگیشه
سکانسی ک بخاطرش حاضر بود همه چیز حتی پدر مادرش رو کنار بذاره و این کارم کرده بود

انگشتاشون تو هم قفل شده بود و دستای جین توسط نامجون ب تخت پین شده بود
جین هم بیکار ننشسته بود و جوری کمرشو تکون میداد ک پایین تنه هاشون هم بودن کنار همو حس کنن

نامجون سرشو از توی گردنش درآورد و ب جون لبای پسر عموش افتاد
همونطور ک لباش اسیر لبهای خودش بود دکمه های پیرهن مردونشم باز میکرد

طولی نکشید ک هردو مرد بدون کوچکترین پوششی تو بغل هم بودن

نامجون نشست و بین پاهای جین قرار گرفت
دیدن بدن سفید و بدون پوشش جین باعث میشد عضله های پاهاش سفت تر از قبل بشه

انگشتای دستشو ب لبای پسر عموش رسوند
نامجون: بیب..میدونی ک باید چیکار کنی

بعد از اتمام حرفش جین حتی کوچکترین فرصتی هم بهش نداد و انگشتاشو بلعید
انگشتای کشیده ی مردشو لیس میزد و خیسشون میکرد

چونه ی نامجون ب جلو مایل شده بود
همون طور ک ب تندیس روبروش خیره بود عضو سختشو رو ب دست گرفت و شروع ب هندجاب دادن ب خودش کرد

انگشتای کشیدشو از دهن جین درآورد و روی سوراخش قرار داد
دورانی سوراخ پسرشو ماساژ میداد
یکی از انگشتاش رو واردش کردو مشغول آماده کردن سوراخ تنگ پسرش شد..نمیخواست بهش آسیب بزنه

ب نوبت انگشت دوم و سوم رو هم واردش کرد
ب ناله های جین بی طاقت گوش میداد و نهایت لذت رو ازشون میبرد

جین:آهههه..کیم نامجون زود باش

پوزخندی زد
نامجون:چیزی میخوای بیب؟

جین چشماشو تا آخر باز کردو توی ی حرکت جاشو با نامجون عوض کردو روی پاهاش قرار گرفت

جین:بهت گفته بودم هرچی بخوامو بدست میارم؟..الان اون دیک لعنتیتو توی خودم میخوام و شک نکن ک ب دستش میارم

بعد از تموم شدن حرفش یک ضرب روی دیک نامجون نشست
این حرکت ناله ی هر دوشون رو درآورد
نامجون از لذت یهویی ای ک از دیواره های جین دریافت کرده بود ناله کرد
و جین بخاطر درد یهوییِ کشیده شدن دیواره های سوراخ تنگش چون محض رضای فاک دوست پسرش ی کینگ سایز فاکی بود

چند ثانیه صبر کرد تا عادت کنه و بعد شروع ب حرکت کرد
پاهاش کنار پاهای نامجون بودن و روی دیکش بالا پایین میشد

صدای ناله ها و برخورد بدناشون تنها صدایی بود ک گوشای هردوشون میشنید

نامجون با حس نزدیک بودنش دو طرف کمر جین رو گرفت و بهش کمک کرد سرعتشو ک بخاطر نزدیکی ب ارگاسم کم شده بود، بالا ببره 

جین با سرعت بالایی ب کمک دوست پسرش روی دیکش بالا پایین میشد و لذت بی نهایتی رو ب هردوشون منتقل میکرد

طولی نکشید ک جین با ناله ی بلندی روی شکم نامجون ب ارگاسم رسید و بلافاصله بعدش نامجون بخاطر تنگ شدن دیواره های جین دور دیکش بیشترین حد لذت رو تو اون شب تجربه کرد و مایع داغ و سفید رنگی سوراخ جین رو پر کرد

❌️پایان اسمات❌️

چشماش رو باز کرد
روی تختش بود
دستی کنارش کشید و با حس نبودن جین روی تخت غلطی زد

جین روی تخت نبود
چشماشو برای پیدا کردنش دور تا دور اتاق چرخوند ولی با چیزی ک فهمید چشماش تا آخرین حد باز شدن و ویندوزش بالا اومد

اون توی ی اتاق دیگ بود

.
.
.

این پارت رو همینجا تموم میکنم
بیکاااااززز..کردم دارم🤷🏻‍♀️
لاو یو گایز💜

ابن پارت رو جاست بیکاز از پارت قبل خوشتون اومده بود انقدر زود آپ کردم

632 کلمه...

SevenWhere stories live. Discover now