سرشو توی آب داغ فرو برد و کمی بعد دوباره روی آب اومد.
دردیکه توی بدنش حس میکرد کم کم کمتر میشد و با گرم شدن بدنش احساس خوبی توی بدنش پخش میشد.
احساس سرخوشی بعد از سکس که باعث ترشح دوپامین توی بدن میشه باعث شده بود که احساس بیحال بودن بکنه.
حسه یه اکلیل کوچولورو داشت که توی هوا معلقه.
یونجون شبیه یه جنتلمن باهاش رفتار میکرد و سوبین هنوز میترسید که همه چیز یه رویا باشه.
سرشو دوباره زیر آب برد و صبر کرد.
یونجون دم در ایستاده بود و بهش نگاه میکرد و با بالا اومدن دوباره ی سوبین احساس کرد نفس کشیدنو فراموش کرده.
نزدیک وان شد و کنارش نشست:بهتری؟
سوبین با چشمای قرمزش بهش نگاه کرد و باصدای آرومی جواب داد:اوهوم.
یونجون موهای خیس سوبینو از جلوی چشم هاش کنار زد:میتونم بیام داخل؟
سوبین خودشو کنار کشید و یونجون با درآوردن شلوارش داخل وان رفت و پشت سرش نشست:شبیه این فیلمای رمانتیک شده.
سوبین به شونه یونجون تکیه زد:اینجوری دوست دارم.
یونجون دستشو دورش حلقه کرد:پس تو کارای رمانتیک دوست داری؟
سوبین چشماشو بست و زیر اب انگشتاشو دور انگشتای دست یونجون حلقه کرد:احساس پرواز میکنم وقتی...
جمله رو نصفه رها کرد و فقط نفس عمیقی کشید.
یونجون از بالا بهش نگاه میکرد و پرسید:وقتی چی؟
سوبین چشماشو باز کرد:نمیخوام حرف بدی بزنم که ناراحت بشی ولی با دوست دختراتم اینجوری بودی؟
یونجون حلقه انگشتاشو سفت کرد و جواب داد:یکبار بهت جواب میدم...هیچکدومشونو دوست نداشتم که بخوام باهاشون توی وان دراز بکشم و یه افتر سکس رمانتیک بهشون بدم...تو اولین فرد مهم زندگیمی.
سوبین لبخندی که یونجون نتونه ببینه زد و جمله قبلیشو کامل کرد:پس من احساس پرواز میکنم وقتی باهام اینجوری رفتار میکنی...کارای لوس اینجوریو دوست دارم.
یونجون بهش اطمینان داد:خوبه...نگران بودم چندش بنظر برسم.
سوبین خندید و یونجون دوباره پرسید:فکر کنم خیلی سریع جلو رفتیم...هیچی از هم نمیدونیم.
سوبین با لحنیکه کنایه داشت جواب داد:آره چون تو میترسیدی نزدیکت بشم و گِی ای بشی.
یونجون سرشو خم کرد و گازی از پوست سفید شونه سوبین گرفت:دیدی الکی نگران نبودم.
سوبین با صدایی که توی فضای بخار گرفته حموم اکو میشد خندید:رنگ مورد علاقه من سبزه.
یونجون کمی فکر کرد:من همه رنگارو دوس دارم...بیا وارد جزییات بیشتر بشیم.

YOU ARE READING
"LOTE🥀"
Fanfiction"LOTE" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin_Chanbaek" Genre:"Romance"Smut"School Life" "سوبین از روز اول دانشگاه به هر سمتی که خواهر و برادر چوی میرن نگاه میکنه و این رفتارهاش باعث میشه که شایعه ای توی دانشگاه بپیچه و اونم اینه که:چوی سوبین روی چوی یون جین...