کام اوت اجباری کاری بود که یونجون با یجی و یونجین کرده بود.
اون دونفر هیچوقت به این فکر نمیکردن که رابطشون تا این حد جلو بره که بخوان برای بقیه علنیش کنن.
اما حالا اینجا بودن.
یونجون همشون رو برای شام دعوت کرده بود.
با وجود اینکه اینکار زیاده روی بنظر میومد اما لازم بود.
اولین ملاقات با پدرو مادرشون همراه با پارتنر هاشون تا بطور رسمی نشون بدن گرایش جنسیشون چیزی نیست که بخاطرش خجالت بکشن و یا بخوان پنهانش کنن.
یونجین از بچگی برای هر کاری افسارش رو به دست یونجون میسپرد چون کاملا به تصمیمات برادرش احترام میذاشت و بهش اعتماد داشت.
اما اینبار تاجاییکه تونسته بود مخالفت کرده بود.
شاید یونجون دیگه از پدرو مادرشون نمیترسید اما یونجین همچنان نگران واکنششون بود.
بخصوص که اینروزا اصلا اونهارو درست ندیده بود چون دائما بیرون از خونه یا سرکار بودن و یا وقت مشاوره داشتن.
اما بلاخره راضی شده بود.
بندهای لباسش رو هماهنگ کرد و پاپیونی به کمربند لباسش داد و کنار یونجون ایستاد.
برادرش با پوشیدن کتوشلوار واقعا زیاده روی کرده بود.
مگه مراسم ازدواج یا ختم میخواستن برن؟
پدرو مادرشون با لبخند های پر از استرسی از پله ها پایین اومدن و سمتشون حرکت کردن.
یونجون با لبخند دستش رو دراز کرد و دست گرم مادرش رو گرفت:خیلی زیبا شدین لیدی.
مادرش دستی به صورتش کشید:شنیدن این حرف از پسری به این جذابی باعث افتخاره.
یونجین برای اینکه پدرش حسودی نکنه دستشو دور بازوش حلقه کرد و با کج کردن سرش مادرشو مخاطب قرار داد:لیدی لطفا بیشتره توجهتون رو به مرد کنارتون بدین چون ممکنه کسی بدزدتش.
پدرش چشمکی به دخترش زد و دست همسرش رو گرفت.
تصویر یک خانواده شاد که سختی های زیادی رو از سر گذرونده بودن.
--------------------------------------------------------------
قرار شام توی یک رستوران عالی گذاشته شده بود و هر سه خانواده قرار بود همدیگه رو اونجا ملاقات کنن.
احتمالا شب سختی برای والدینشون بود که با بچه های همجنسگراشون به همراه پارتنرهاشون وقت بگذرونن و با خانواده های همدیگه آشنا بشن.
اما برای بچه ها جدا از استرس این اتفاق اینکه بلاخره پنهان کاری رو تموم کنن و خود واقعیشون رو نشون بدن زیادی لذت بخش بود.

ESTÁS LEYENDO
"LOTE🥀"
Fanfiction"LOTE" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin_Chanbaek" Genre:"Romance"Smut"School Life" "سوبین از روز اول دانشگاه به هر سمتی که خواهر و برادر چوی میرن نگاه میکنه و این رفتارهاش باعث میشه که شایعه ای توی دانشگاه بپیچه و اونم اینه که:چوی سوبین روی چوی یون جین...