چشماشو با صدای خوردن چیزی به هم باز کرد و به اطرافش نگاه کرد.
پرستار همونطور که داشت وسایلش رو جمع میکرد چشمش به چشمای باز سوبین افتاد و گفت:اه بیدارت کردم؟!متاسفم دوستت گفت نکنم.
سوبین به تخت خالی کنارش نگاه کرد و از جاش بلند شد:اون کِی رفت؟!
پرستار جواب داد:راستش دستگیره در نبود پس با انبر دست درو باز کردم و دیدم اون کنارت بیداره...بعدش بهم گفت چیشده و گفت بذارم تو بیشتر بخوابی و خودش رفت.
سوبین از جاش بلند شد و وسایلشو برداشت و خم شد:ما...یعنی من خیلی گشنم بود و نودلاتونو خوردم قول میدم بخرم و بیارم.
پرستار دستشو توی هوا تکون داد:اشکالی نداره.
سوبین از در بیرون زد و به فضای خالی راهرو نگاه کرد.
هیچ دانشجویی نیومده بود چون تعطیل بود پس پرستار چرا اومده بود!
دوباره وارد اتاق شد و پرسید:ببخشید ولی چرا روز تعطیل اومدین دانشگاه؟!
پرستار سریع جواب داد:یسری وسایل جا گذاشته بودم.
سوبینی هومی گفت و به سمت خروجی رفت.
حالا باید گوشیشو از کی میگرفت؟!
یه تاکسی گرفت و به سمت خونشون رفت.
با رسیدن به خونشون برای فرار از سوالات مادرش گفت دیشب پیش چانیول مونده و گوشیشو اونجا جا گذاشته.
و بعدش با تلفن خونشون به چانیول زنگ زد تا باهاش هماهنگ کنه و فهمید گوشیش واقعا دست چانیوله.
اونا بعد اینکه دنبالش گشتن و پیداش نکردن گوشیشو گرفتن تا گم نشه و رفتن.
و یجی و پارتی های تموم نشدنیش!
چانیول گفت:یجی توی گروه چت دانشگاه گفته که جشن دیشب و مسابقش زیادی کصشر بودن پس بهتره امشب با یه تم واقعی تر هالووینو جشن بگیریم و از سوبین پرسید که میادش یانه.
سوبین یه نگاه به پارچه سفید و عینک دودیش کرد:میام.
دلش از همین الان برای یونجون تنگ شده بود.
--------------------------------------------------------------
دوباره پارچه سفید و عینکش رو برداشت و از خونه بیرون زد.
اینبار چانیول پشت فرمون بود و سوبین میخواست از خوشحالی زمینو ببوسه!
درو باز کرد و نشست.
بکهیون پرسید:چرا همون تم دیروزتو برداشتی.
سوبین بی حوصله جواب داد:حوصله نداشتم دنبال لباس بگردم.
بکهیونم تایید کرد:ماهم امروز فقط چانیولو بکهیونیم...اگه مشروب نبود عمرا امشب میرفتم.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
"LOTE🥀"
Hayran Kurgu"LOTE" Writer:"Lony" Couple:"Yeonbin_Chanbaek" Genre:"Romance"Smut"School Life" "سوبین از روز اول دانشگاه به هر سمتی که خواهر و برادر چوی میرن نگاه میکنه و این رفتارهاش باعث میشه که شایعه ای توی دانشگاه بپیچه و اونم اینه که:چوی سوبین روی چوی یون جین...