توی باشگاه اختصاصی هیکل ورزیده و خیس عرقی در حال انجام پلانک روی دستاش بود...
"قربان لیست سهام دارای جدیدو آوردم"
حرکت و تغییر میده و معکوس روی دستاش می ایسته و از پایین به معاونش نگاه میکنه...
"خب!"
عینک روی چشماشو فیکس میکنه.
"قربان فقط یه چیزی عجیبه..."
جی هون انجام حرکاتشو متوقف می کنه و می ایسته.
همونطور که به سمت معاونش میره حوله ایی رو از روی تردمیل برمیداری و شروع میکنه به خشک کردن عرق روی گردنش.
برگه هارو از دستش میگیره و نگاهی به اسم اشخاص توی لیست میکنه...
تا اینکه با دیدن اسمی در صدر لیست اول کمی مکث و بعد مطمئن شدن از صحیح خوندن اون اسم خنده بلندی سر میده و متعجب و با لحنی آمیخته به خنده روبه معاونش میگه:
"مطمئنی این اسم کیم تهیونگ همون رییس شرکت K.T عه؟!"
"بله قربان، چوی سوبین دست راست کیم تهیونگ از طرف شرکتش بهم ایمیل داد و برای ۲۰ درصد حاضر بر سهام گذاری شده"
خنده روی لب جی هون به نیشخندی عمیق تبدیل میشه...
بعد از دادن برگه ها به دست معاونش به سمت میله بارفیکس توی باشگاه میره و شروع میکنه به انجام حرکت جدید آروم و با نیشخند روی لبش اما اخم بین ابرهاش زمزمه میکنه:
"توی بازی که خودت شروعش کردی شکستت میدم ...کیم...تهیونگ"....
"خودم بلدم بزارم"
نشسته روی صندلی با چهره ایی که چیزی نشون نمیداد اما از درون در حال جوشش خشم بود کلافه به دختری ریز اندام که میخواست لنزی درون چشمای وحشیش بزاره میگه...
"آقای کیم قرار گیری این لنز یکم سخت تر از یک لنز عادیه"
"شما برید بیرون من انجام میدم"
این آهنگ صدای لطیف معشوقه که توی گوشاش طنین انداز میشه و شروع میکنه به دلبری کردن برای قلب بی قرارش...
جونگکوک به سمت میز میکاپ تهیونگی که همچون مجسمه ایی مسه شده در حال نگاه کردنشه میره بی توجه به اون نگاه عاشق و وحشی لنز رو از درپوشش در میاره و با یه دست چونه تهیونگ رو میده بالا....
خم میشه به سمتش و با نگاه یخیش به اون قهوه ایی اغواکننده زل میزنه....
با یه دست به آرومی مژهای بلند چشماشو نوازش میکنه...
تهیونگ از حس نوازش دست معشوقش بر روی چشمای دلتنگش پلک هاشو روی هم میزاره و دم عمیقی از عطر مردونش میگیره و لبخندی میزنه.
"همش تقصیر چشماته"
زمزمه ی آروم جونگکوک رو کنار لاله گوشش میشنوه...
YOU ARE READING
Vkook & Kookv| 𝑩𝒆𝒈𝒖𝒊𝒍𝒊𝒏𝒈𝒍𝒚 𝒃𝒆𝒂𝒖𝒕𝒊𝒇𝒖𝒍🔞 زیـبـای فـریـبـنـده
Action[تکمیل شده✓] اون با زیباییه خیره کنندش همه رو اغوا کرده ... من که جون میدادم برای مست شدن توی قهوه چشمات ... ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ - عاااا عاااح ول ولم کن الان یکی میاد (هق) میاد میبینه +هیششش + الان تموم میشه اوممم ...