Part 47-48

77 9 2
                                    

🔞مناسب افراد خجالتی نیست🔞

Part 47

هری از پشت گردن دراکو رو گاز میگرفتو دستشو تو شلوارش کرده بود عضو بیدار شدشو با مهارت و صبوری نوازش میکرد‌
د:ن.نه هز
ه:شششش فقط ریلکس باش
خودشو از پشت به دراکو چسبوند تا هر لحظه هیولای وحشیشو بهش یاداوری کنه و همراه با ریتم دستش اونو به باسن بلوندی بماله
د:هری نکن عاح لطفا ولم کن
دراکو سعی کرد دست هریو از شلوارش در بیاره اما اون همچنان به کارش ادامه میداد
ه:تمام وجودت داره التماس میکنه به فاکت بدم بلوندی چرا مقاومت میکنی؟
د:نه ی.یعنی نه
دست هریو از شلوارش در آوردو خودشو جمع کرد.شاید حق با هری باشه و بدن دراکوام اعلام امادگی کرده باشه اما اون الان به امنیت بیشتر از سکس نیاز داره
ه:چرا اینطوری میکنی؟
هری با جدیت پرسیدو رو تخت نشست معلومه که اصلا متوجه اوضاع نیست
ه:با توام
دراکو رو برگردوندو بهش با اخم نگاه کرد
د:الان نمیخام انجامش بدم
ه:دروغ نگو چون دارم میبینم که توام میخایش
به شلوار دراکو اشاره کرد که برآمده شده بود. بلوندی سرشو به ناکجا آباد متمایل کردو اظهار بی اطلاعی کرد‌
ه:بهم بگو.چرا پسم میزنی؟
دراکو چشماشو تو کاسه چرخوندو مثل هری چهار زانو رو تخت نشست
د:قول میدی حرفم ناراحتت نکنه؟
ه:بگو
د:اره حق با توعه منم میخامش حتی با فکر کردن بهش نمیتونم خودمو کنترل کنم
هری نیشخند زد و به مهارت هاش افتخار کرد اما با میدونست حرف دراکو تموم نشده پس خودشو جمع کرد و گوش داد
د:دلم میخاد انجامش بدم اما تو..تو یجورایی..تو
ه:من چی؟
د:ت.تو خیلی با شدت انجامش میدی
حرفشو سریع زد و گونه هاش از خجالت قرمز شد
ه:اوه
د:من میخامش اما..اما این واقعا بهم اسیب میزنه
ه:من..چی..من؟
دراکو سرشو پایین انداختو هری با تعجب بهش نگاه کرد شاید انتظار نداشت که چنین چیزی بشنوه
د:بدن م.من خیلی ضعیفه وقتی سکس داریم.عام.من تا چند روز نمیتونم بشینم
برخلاف تصورش، هری پوزخند زدو دراکو بهش خیره شد چون متوجه نمیشد کجای حرفش خنده دار بوده
د:چرا میخندی؟
ه:این حرفو از یه نفر دیگم شنیده بودم اما با لحن دیگه ای؛ انگاری خیلیم خوشش اومده بود
دراکو اخم بدی کردو ادامه داد
د:هرکی بوده حتما بدن قوی داشته
ه:هوم مربی تیم والیبال دخترا؟
هری با نیشخند گفتو دراکو با چشمای چهارتا شده پرسید
د:مربی؟تو با معلما میخابی؟هری اون حداقل ۲۰ سال ازت بزرگ‌تره
ه:جدن؟ تو تخت کوچولو نبود
د:هوف
دراکو از عصبانیت نفسشو با صدا بیرون داد
د:تو با چند نفر تا الان خوابیدی؟
ه:چرا داری این سوالو میکنی؟
د:چون میخام بدونم
ه:جوابم خوشحالت نمیکنه
د:اما باید بدونم
دراکو با جدیت گفتو هری رو تخت دراز کشیدو دستاشو زیر سرش گذاشتو شروع کرد به شمردن
د:یعنی..هوف؟ اینقدر زیادن که نمیتونی بهم یه عدد بگی؟؟مگه چند سالته که اینقدر سکس داشتی؟
هری خندیدو این بیشتر دراکورو عصبی کرد
ه:متاسفانه نمیتونم بهت عدد بگم..چون خودمم نمیدونم
د:تو یه بیشعوری
ه:هی هی.این ربطی به ما نداره.هرکس گذشته ای داره
د:چرا باید تو گذشته من تجاوز و آزار جنسی باشه اما تو گذشته تو کلی عشقو حال از سر لذت؟
دراکو به هری پشت کردو پتو رو روی سرش کشید
ه:هی لاو بیخیال برگرد باهم حرف بزنیم
هری پتورو از سر دراکو کشید اما اون دوباره کشیدش رو سرش
ه:بلوندیه من
هری دوباره سعی کرد پتو رو از سر دراکو بکشه اما موفق نشد و اینبار عصبی شد
ه:این رفتارا یعنی چی دراکو؟داری عصبیم میکنی
د:برو با همونایی که تواناییاشون بیشتره بگرد متاسفم که من برات ناچیز و ناکافی ام
ه:چرا چرت و پرت میگی الان مثلا حسودی کردی؟
د:حتما بهتر از من بودن. زودباش برو پیششون
ه:خیلی خب داری جدی جدی عصبیم میکنی
د:اگه بکنم چیکار میکنی؟میری یکی دیگه رو به فاک میدی؟
هری با عصبانیت پتو رو از روی دراکو کشیدو به طرف دیگه ای پرت کرد.دوتا دستشو گرفتو بالای سرش گذاشتو با خشم تو صورتش نگاه کرد.از شدت عصبانیت نفساش تند شده بود و چشماش هاله ی تیره ای به خودش گرفته بود.دراکو با چشمایی که اشک توش حلقه زده بود با اخم به هری خیره شده بود اما از حرفش پشیمون نبود
ه:من هیچوقت سعی نکردم آزارت بدم
د:میبینم
به دستای هری که سفت مچشو گرفته بود نگاه کردو بعد به صورتش
ه:من میتونم آسیب شدید تری بهت بزنم با این حال اینکارو نمیکنم
د:ممنون از بزرگواریت اما بیشتر از این دیگه نمیتونی بهم آسیب بزنی
ه:بچ من که باهات کاری نکردم
د:میدونی چیه هری زخما خلاصه بهبود پیدا میکنن یکی با مرور زمان یکی با دارو و پماد یکی با بخیه اما چیزی که تو نمیدونی اینکه زخمای یه قلب شکسته هیچوقت درمان نمیشه حتی اگر زیباترین بوسه هارو تجربه کنه و قشنگ ترین حرفای عاشقانه رو بشنوه
هری مچ دراکو رو ول کردو عقب رفت. جفتشون به هم خیره موندن و هیچکس حرفی نمیزد
ه:میرم حموم
از رو تخت بلند شد که دراکو گفت
د:به اینکار میگن فرار کردن
هری درحالی که لباسشو‌ در میاورد گفت
ه:اره، فکر کن ازت فرار کردم شاید خوشحالت کنه
وارد حموم شدو درو محکم بست.شاید باید اینبار از خودش جربزه نشون میداد و کنار دراکو میموند اما اون فقط هری پاتره؛ اون تاحالا تو هیچ رابطه جدی ای نبوده و معمولا هروقت با هر دختری به این مرحله میرسید مستقیما صحنه رو ترک میکرد مثل کاری که الان با بلوندی کرد یا بهتره بگم کاریو کرد که بلد بود

More painful than before Where stories live. Discover now