part4

16 7 2
                                    

نگاهش از روی شانه‌ام سمت جیهیون روانه می‌شود و چشمکی می‌زند.

- مگه می‌شه اصلی‌ترین مهره‌ی shadow آماده نباشه برای عملیات؟ می‌دونی چند ساله برای این روز صبر کردم؟

دندان‌هایم محکم روی هم قفل می‌شوند و او نگاهش را به چشمان من می‌دوزد

- امشب حالت رو بکن با اون خوشگله، فردا خیلی کار داریم.

دستش را بلند کرده و توی هوا می‌تاباند و ادامه می‌دهد

- امشب ته بالا سر کارها هست.

- مطمئنی جیهیون از پس این کار برمیاد کای؟ اگه نتونست چی؟

پوزخند می‌زند و از توی سینی پیش‌خدمتی که مقابلش خم می‌شود، دو جام واین را برمی‌دارد.
یکی را به دست من داده و جرعه‌ای از نوشیدنی خود می‌خورد

- مجبوره به عالی ترین شکل ممکن انجامش بده.  اگه پای برادرش وسط باشه خیلی بی رحم تر از من و تو می‌شه کوک. از همینش خوشم میاد. لامصب خیلی هات و نفس‌گیره.

- جیهیون مگه برادر داره؟

به جای جواب دادن چشمکی می‌زند و نگاه خمارش را به سمت رقصنده‌ها می‌کشاند. اما من بی‌طاقت خم می‌شوم، تا در تیررس نگاهش قرار بگیرم

- کای جواب بده...

برایم مهم بود بفهمم جیهیون بخاطر برادرش مجبور به این‌کار شده یا نه. انگار می‌خواستم خود و مغز از هم پاشیده‌ام را به بی‌گناه بودن جیهیون قانع کنم.

- می‌تونم با پارتنرت برقصم؟

نگاهم کرده و چشمک دیگری می‌زند؛ انگار نه انگار من سؤال پرسیده بودم و در انتظار جواب سؤالم نگاهش می‌کردم

- می‌دونی که جیهیون بدش میاد جلوی دیگران برقصه.

خودش به جمله‌اش می‌خندد و سری تکان می‌دهد

- عشق خطرناک من زیادی خجالتیه.

با کلافگی دستی روی صورتم می‌کشم و سعی میکنم خونسردی خودم را حفظ کنم
سوت ممتدی که داشت اذیتم می‌کرد نشان می‌داد در حفظ خونسردی ام موفق نبودم
برای خلاصی از کای سری به نشانه‌ی مثبت تکان می‌دهم و او با سرخوشی می‌ایستد و دست سمت جویی دراز می‌کند.

- افتخار رقص می‌دید لیدی؟

جویی با چشمان برق زده نگاهی به من می‌اندازد و می‌شود سرخوشی بی‌اندازه‌ای که توی چشمانش هست را دید.

- البته.

دست توی دست کای گذاشته و می‌ایستد و کای چشمکی به من می‌زند.
به محض پا گذاشتن آنها روی سن، آهنگ عوض می‌شود و نگاه من سمت جیهیون کشیده می‌شود.

- نگفته بودی برادر داری!

با تعجب به سمتم برمی‌گردد و دستی به موهای خرمایی رنگش که کمی کوتاه شده بودند می‌کشد.

I'M FAKEحيث تعيش القصص. اكتشف الآن