part7

33 11 0
                                    

عصبی می‌خندم و او دست به کمر با یک من اخم نگاهم می‌کند

- اگه صحبت‌هام به برادرتون ربط داشته باشه چی؟ باز هم مخالفید؟

اخم بین ابرو‌هایش کورتر می‌شود و با عصبانیت خودش را به من می‌رساند

- من برادری ندارم، گمشو تا نگفتم بیان یه گوشمالی حسابی بهت بدن.

ابرو بالا می‌اندازم.
قدمی به عقب برمی‌دارم و برادر جیهیون از وجود جیهیون بی‌خبر بود یا خودش را به بی‌خبری زده بود؟
موضوع داشت گنگ می‌شد...

- منظورم جیهیونه.

- ببین نمیدونم این چه شوخی مزخرفیه و این جیهیونی که میگی کیه ولی بهتره بری تا وقتی خوش اخلاقم.

تک‌خنده‌ای می‌کنم و گوشی را از توی جیبم بیرون می‌آورم. صفحه‌ی اینستاگرام کای را بالا آورده و گوشی را به سمتش می‌گیرم

- این عکس جیهیون و شوهرش کایه، برادر دوقلوی تو...

با همان اخم و عاصی گری گوشی را از بین انگشتانم میقاپد و دقیق‌تر نگاه می‌کند

- منو مسخره کردی ؟ این خود منم دیگه...

گوشی را سمتم دراز می‌کند و اما وقتی می‌خواهم از دستش بگیرم، انگشتانش را شل می‌کند و گوشی با صدای کوچکی روی زمین می‌افتد.

با ابروهای بالا پریده نگاه به چشمانش می‌دوزم که اینبار پایش را روی گوشی می‌گذارد

- تو عکس منو از کجا آوردی که با کلی ادیت به یه روانی‌تر از خودت بچسبونیم؟

شوکه از شنیدن حرف‌هایش که هیچ سنخیتی با کسی که نقش بازی می‌کنند نداشت، ابرو بالا می‌اندازم

- این تو نیستی، برادر دوقلوت جیهیونه؛ تو از وجودش خبر نداشتی؟

با اخم نگاهم می‌کند و من به زیر پاهایش اشاره می‌کنم

- اون گوشی که شکوندیش و بعد پا گذاشتی روش چهل هزار دلار قیمتشه.

پوزخندی می‌زند و مردمک‌هایش را توی حدقه می‌چرخاند

- قیمت خودت چنده؟ کی خریدتت که بیای اینجا واسه من این مزخرفاتو بگی؟ اون ته مین حرومزاده؟

سرش را کج می‌کند و با همان لحن تخسش ادامه می‌دهد

- برو بهش بگو جیمین گی نیست و اگه هم بود، با توی بچه ننه،که با یه وعده اعتصاب ناهار، پدرت بهت بنز هدیه میده ازدواج نمیکرد اوکی؟

ابرو بالا می‌اندازم که با پوزخند به پشت سرم اشاره می‌کند

- حالا هم برو دیگه زیادی داری اکسیژن هدر میدی...

- خوب نگاه کردی به عکس؟ به لباس‌هاش، به اکسسوری هاش، به طرز نگاه کردنش، به طرز لبخند زدنش، دقیقاً به من بگو تو کجات به پسر توی عکس می‌خوره که فکر کردی عکس خودته؟

I'M FAKEWhere stories live. Discover now