از مرد جوان فاصله میگیرم و نگاهم را به طبقهی بالا میدوزم و صدایم را بالا میبرم
- هی آجوشی!
کافه در سکوت مطلقی فرو میرود و طولی نمیکشد که اوی زیادی از خود مطمئن، از بالای حفاظهای شیشهای که دور تا دور طبقهی بالا کشیده شده بود، با اخم نگاهم میکند.
- میای پایین حرف بزنیم یا دوست داری یه شب هات رو زیرم بگذرونی؟
نگاه خونسردش را برای لحظهی کوتاهی از من میگیرد و به مرد جوان خشک شده کنارم میدهد.
مرد جوان با همان نگاه کوتاه تکانی میخورد و قدمی به جلو برمیدارد- خانمها، آقایون، متاسفم ولی کافه امروز زودتر بسته میشه.
صداها بالا میرود و همهمهها باعث میشود نگاه از نگاه مشکی مردی که با خونسردی تمام، در طبقهی بالا ایستاده بود بگیرم و به زوجهایی که آمادهی رفتن میشدند، بدوزم.
داشت چه میکرد؟
آب دهانم را فرو داده و دستم را توی جیب هودیام کرده و چاقوی ضامندارم را بین انگشتانم میگیرم.طولی نمیکشد که کافهی به آن بزرگی خالی میشود و مرد جوان با چربزبانی از تکتک مشتریها عذر خواهی میکند.
با صدای قدمهایی از سمت پلهها، نگاهم سمت اویی کشیده میشود که از پلهها پایین میآید و مقابل منی که داشتم میترسیدم، میایستد.- خب، نمیخواید بشینید؟
آرامش جملهاش باعث از بین رفتن ترسم میشود و با اخم، طلبکار میتوپم
- تو با اون مغز کوچولوت فکر کردی میتونی ذهن منو به هم بریزی و بعد گم و گور شی؟
با همان خونسردی دست از جیب شلوارش درمیآورد و نگاه مشکی اش را به نگاهم میدوزد..
- شما هم حق ندارید وقتی که میگم کار دارم، منو تهدید کنید. خب؟
صندلی کناری را عقب کشیده و مینشیند
- حالا بفرمایید میشنوم حرفهاتون رو.
با پا صندلی را عقب کشیده و مینشینم و او نگاهش را یک دور روی نوشیدنیها میچرخاند
- چی میل دارید بگم بیارن؟
کلافه دست توی هوا میتابانم
- دهنتو ببند و برو سر اصل مطلب.اخم میکند و نگاه لعنتیاش، طوری توی چشمهایم میچرخد که لب تر میکنم
- اول یه چیزی بگم بعد شروع کنیم.
کوتاه مکث میکند و بدون گرفتن نگاه مشکی اش از چشمانم لب میزند- من آدم صبوری نیستم. پس لطفاً مراقب رفتار و حرفها و حرکاتتون باشید. من آدم خطرناکیام.
YOU ARE READING
I'M FAKE
Fanfictionاسم فیکشن: I'm fake خلاصه: جئون جونگ کوک، پلیس دورگهی آمریکایی کره ای که ماموریت داره تا باند shadow رو از بین ببره اما توی این بین متوجه علاقه اش به یکی از اعضای اون باند یعنی جیهیون میشه و برای نجات دادن اون از برادر دوقلوی جیهیون یعنی جیمین می...