خنده اش محو میشود و من با اخم صاف میایستم
- همین الان بهش زنگ بزن بگو بیاد تا این باشگاه رو به هم نریختم.
دوباره سرش را تکان میدهد و انگشتانش را روی صفحهی گوشی لمسیاش میلغزاند اما زیر لب غرش را هم میزند
- لعنت بهت جونگ کوک، این دیگه کیه؟
بیاهمیت از میز کارش دور میشوم و او گوشی را به گوشش میچسباند. کمی طول میکشد تا شخص پشت خط جواب دهد و من نگاهم را از او نمیگیرم.
- زود بیا باشگاه من دیگه میخوام خودمو بکشم از دست تو و گند زدن هات کوک...
مکث میکند، زیر چشمی نگاهی سمت من میاندازد و صدایش را پایین میآورد
- ببین اگه همین الآن نیای خودمو گم و گور میکنم... این پسره میخواد منو تیکه تیکه کنه.
پوزخند میزنم و نگاه میگیرم، دستانم را توی جیب هودی بزرگم میکنم و منتظر میمانم...
- کای رو بذار برای بعد کوک، الان چیزی که مهمه این باشگاهه، پسر خطرناکیه کاری که میگه رو انجام میده.
نگاه تیزم را سمتش میچرخانم که لبخند گشادی تحویل نگاهم میدهد و به گوشی اشاره میکند
- یه آدرس بگو بهش بگم بیاد.
دندانهایم روی هم قفل میشود و با چند قدم بلند خودم را به میز میرسانم
- بده من اون لعنتی رو...
متعجب نگاهم میکند که دستم را روی میز میکوبم و صدایم را برای رسیدن به گوش مرد پشت خط بلند میکنم
- ببین من بیکار نیستم که منتظر اومدنت بشینم، کار و زندگی دارم و پول خرج کردم تا بیام این خراب شده و تا نیای از اینجا تکون نمیخورم... خراب شدهی دیگهای هم نمیرم... خودتو برسون تا کاری نکردم چیزی از باشگاهت نمونه.
مرد وونهو نام، با چشمان گرد شده نگاهم میکند و من دستانم را روی میز مشت میکنم
- بگو زودتر بیاد دارم صبرمو از دست میدم یهو دیدی تیکه تیکه ات کردم!
چهرهاش سرخ میشود و توی گوشی لب میزند
- شنیدی که چی گفت کوک! میخواد تیکه تیکه ام کنه. برسون خودت رو زود تا با یه وونهوی نصفه نیمه روبرو نشدی.
با پوزخند عقب میکشم و مرد پشت خط چیزی میگوید که اخمهای وونهویی که انگار دلقک بازی یکی از مهارتهای بارزش بود، توی هم قفل میشود.
- با اون مغز پوکت فکر کردی من الآن میتونم این پسری رو که میخواد قاتلم بشه رو قانع کنم بیاد خونهات؟
نگاهش را به من میدوزد و لبخند گشادی زده و با صدای آرامتری اضافه میکند
- باور کن بهم تجاوز میکنه اینبار و یه جای دیگهام سالم نمیمونه از دستش.
YOU ARE READING
I'M FAKE
Fanfictionاسم فیکشن: I'm fake خلاصه: جئون جونگ کوک، پلیس دورگهی آمریکایی کره ای که ماموریت داره تا باند shadow رو از بین ببره اما توی این بین متوجه علاقه اش به یکی از اعضای اون باند یعنی جیهیون میشه و برای نجات دادن اون از برادر دوقلوی جیهیون یعنی جیمین می...