[SMUT ALERT]
لوییس بوسه هاشو به آرومی رو سینه لخت هری میزاشت و هری تو گلوش عمیق ناله میکرد,ریشه های کاراملی موهای لوییس و میکشید.
"ددی میخواد کاری کنه که حس خیلی خوبی داشته باشی بیبی."لوییس زمزمه کرد و نفس هری گرفته شد.
هری سرشو تکون داد,کلمه هارو گم کرده بود.
لوییس به بوسه گذاشتن تا زیر شکم هری ادامه داد وقتی به جین تنگش رسید,درشون آورد.
"مطمئنی که این و میخوای؟"
"فقط دیکمو ساک بزن,لطفا"هری گفت و لوییس تقریبا عصبانی شد.
"تو هیچ وقت به من نمیگی چیکار بکنم."لوییس با آرامش گفت قبل از اینکه شلوار هری و دربیاره و نگاهی بهش بندازه.
"خیلی زیباست."لوییس گفت,نفسش قطع شد."بیبی زیبای من."
"من مال توام,لوییس."هری نگاه خیره ای دریافت کرد."ددی."هری سریع جملشو درست کرد.
لوییس هیچ واکنشی نشون نداد فقط بالای سر دیکشو ساک زد و اون موقع به بالا تکون خورد.
"تو خیلی سریع واکنش نشون دادی,بیبی."لوییس کنار دیک هری نفس کشید و هری ناله کرد.
"ددی,ددی لطفا."اون باسنشو بالا برد و چشماشو از شدت لذت بست وقتی حس کرد لوییس اونو تو دهنش برده.
"خ-خیلی خوبه."هری آروم زمزمه کرد ولی لوییس تونست اون و بشنوه وقتی که سرشو تند تر تکون میداد.
لوییس عقب کشید و پرسید,"چقد خوب؟"
"واقعا خوبه."
لوییس پوزخند زد و آروم هری رو تو دهنش برگردوند و زیرشو لیس زد.
صدای کوچیکی از دهن هری دراومد که نمیشه گفت ناله بود یا جیغ.
"بهم بگو هری."لوییس دوباره عقب کشید,که باعث شد هری ناله کنه اوه-خیلی-کم,چون اون نمی خواست دوباره با ددی تو دردسر بیوفته."تو باکره ای؟"
هری ریشه موهای لوییس و تو دستاش گرفت,"ن-نه."
لوییس به شوخی اخم کرد و یه لیس کوچیک زد,میشنید که اون ناله میکرد."چند نفر؟"
"چ-چی؟"
"با چند نفر بودی؟"لوییس سر هری و مکید قبل از اینکه همشو تو دهنش ببره,دیک هری به ته گلوی لوییس برخورد میکرد.
"شیت,اوه-ددی!"هری به گریه افتاد.
لوییس به پشت لخت هری اسپنک زد."جوابمو بده."
"فقط دو."صدای هری مثل این بود که اون مسته از مقدار لذتی که بهش میرسه.
"همم."لوییس کنار دیک هری زمزمه کرد و هری تونست حس کنه که تخماش سفت شدن.
YOU ARE READING
Baby Boy . PersianTranslate (L.s)
Fanfiction"ددی ...همون *پت نیمِ جنسی نیست؟" "اگه تو بخوای میتونه باشه"