_پناه بر خدا !
رایان دستشو جلوی چشماش گرفت و سعی کرد در رو ببنده ولی بخاطر ندیدن بجای این که دستشو به دستگیره تکیه بده به هوا تکیه میده و داخل اتاق میوفته
اون ها درحال سکس بودن بدون اینکه در رو ببندن !
صدای جیغ اون دو نفر اتاق و پر کرد و رایان با سرعت باد از اتاق فاصله گرفت
لیام و زین به هم نگاه کردن ، زین از خجالت قرمز شد و سرش رو پایین انداخت . لیام پتو رو روی زین کشید و سرش رو بوسید
_تو اینو دوست داشتی ؟؟
_بیشتر از هر چیز دیگه ای لیام
روز ها میگذشت ، اون ها هر لحظه بیشتر عاشق میشدن
هر لحظه بیشتر به معنای زندگی پی میبردنزین نوشتن کتابشو دوباره شروع کرده بود ، اون رو به حالت داستانی در اورد و هدف چاپ کردنشو داشت
اون فقط یه هدف داشت برای چاپ کردن کتابش...اشتراک گذاشتن زندگیش با کسایی که ممکنه دچار همچین اتفاقاتی شده باشن
انتقال حس تنها نبودن به اونها و بودن مثل کوه پشت کسایی که این جور چیز هارو تجربه کرده بودنلیام توی آتلیه عکاسی میکرد ، بعضی عکس هاشو توی اینستاگرام به اشتراک میذاشت . از شرکت های تبلیغاتی پیشنهاد عکاسی و تبلیغ گرفته بود و روز به روز درحال کسب موفقیت بود
رایان حلقه ی ازدواجی رو از مدتها پیش گرفته بود ، هر روز با خودش حرفمیزد و جلوی آینه تمرین میکرد . اینکه فقط چطوری درخواست ازدواج بکنه
زین مشغول ادامه ی شیمی درمانی بود . اونا عوارض داشتن ولی زین براش مهم نبود ، اون فقط میخواست یک زندگی سالم و بی دردسر با لیام داشته باشه ، اون نمی خواد انگیزه ای که بهش الهام شده بود از بین بره و اون خوشحال بود که لیام و رایان رو توی زندگیش داشت
اما همونطور که همه چیز های بد درحال تغییر بود ، چیزی هم در لیام در حال تغییر بود ... این تغییر خوب بود . تغییریکه هیجان زدشمیکرد ، تغییری که بهش استرس وارد میکرد
تغییری که دوست داشتولی ازش میترسیداون عشقش به حد بالا تر از معمول رسیده بود ، اون عاشق تر شده بود...اون میخواست تمام عمرش رو تا لحظه ی آخر با زین ادامه بده ، اون میخواست روحشو باهاش پیوند بزنه
ولی هنوز مطمئن نیست...اون فقط بیست سالشه !!
سرش رو بالا گرفت و دوباره به سقف سفید زل زد ، اونسقف تمام احساسات و راز های لیام رو میدونه همشون رو از دهن لیام شنیده
ESTÁS LEYENDO
DEAR STRANGER[ ZIAM-AU ]
Fanfic[COMPLETED] #1 at #ziammayne "همه چیز تو یک لحظه متوقف شد ، لحظه ای که اون باید تصمیم میگرفت فراموشش کنه یا نه " "غریبه های عزیز فراموش نشدنی HIGHEST RANK : #1 in #ziammayne 30June2017 - - - - - - [COMPLETED] [ZIAM AU] [COVER BY -Hxllia]